طوله

معنی کلمه طوله در لغت نامه دهخدا

طوله. [ ل َ ] ( اِ ) اسم اندلسی قیطل است که بیونانی سفیددلیون نامند. ( فهرست مخزن الادویه ). فیطل. و رجوع به دزی ج 2 شود.

معنی کلمه طوله در فرهنگ فارسی

( اسم ) گونه ای نرم تن از رده دو کفه ییها که مخصوص دریاهای گرم است و دارای صدفی است که زواید خار مانندی دارد . قد صدف آن متوسط است . این جانور در اقیانوس هند فراوان است .
اسم اندلسی قیطل است که بیونانی سفید دلیون نامند .

جملاتی از کاربرد کلمه طوله

مساءله 8 - از آنجا كه محل حفظ و صندوق نگهدارى اشياء مختلف استو متعارف آنست كه براى حفظ هر مالى جائى مناسب آن تهيه مى كنند، آيا جائى كهمحل حفظ چيزى معين است صندوق براى اشياء ديگر نيز شمرده مى شود يا نه ؟ مثلا اگريك دينار طلا از جيب مالكش در داخل طويله او افتاده باشد و كسى كهقفل طويله را بشكند براى اينكه اسب او را بدزدد وقتى دينار را ببيند از دزديدن استصرفنظر نموده آن را بدزدد دزديش از صندوق شمرده مى شود تا دستش قطع شود يا نه؟ زيرا طوله محفظه اسب و گاو و ساير احشام است نه محفظه دينار؟ اشبه و نزديكتر بهاحتياط همين است و دست چنين دزدى قطع نمى گردد، بله اگر مالك دينارش را در طويله اشپنهان كرده باشد و دزد آن را سرقت كند دستش قطع مى شود.
و چون ازین فارغ شدم، اینک‌ بسر تاریخ باز شدم. و اللّه المسهّل بحوله و طوله‌ .
در بیشتر مناطق کشاورزی و شالیکاری (به زبان محلی: تولِکی) هنوز به صورت سنتی و با دست انجام می‌گیرد. از جمله مناطق مهم کشت برنج در زرین شهر می‌توان به قروق، طوله شغالی و باغ آقا اشاره کرد[نیازمند منبع].
پس چون تیر بنشانه رسید خبر داد مصطفی (ع) در عالم حکم که «خلق اللَّه آدم علی صورته و طوله ستون ذراعا»