طهماسب قلی

معنی کلمه طهماسب قلی در لغت نامه دهخدا

طهماسبقلی. [ طَ ق ُ ] ( اِخ ) ( طهماسبقلی افشار ) لقب نادرشاه افشار است. رجوع به نادر شود.
طهماسبقلی. [ طَ ق ُ ] ( اِخ ) دهی از دهستان ییلاق بخش قروه شهرستان سنندج در 30 هزارگزی باختر قروه کنارشوسه قروه به سنندج. جلگه و سردسیر با 255 تن سکنه. آب آن از چشمه. محصول آنجا غلات و توتون و لبنیات. شغل اهالی زراعت و گله داری است. دبستان و یک قهوه خانه در کنار شوسه دارد. ( فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5 ).

معنی کلمه طهماسب قلی در فرهنگ فارسی

لقب نادر شاه افشار بوده
دهی از دهستان ییلاق بخش قروه شهرستان سنندج ۳٠ هزار گزی باختر قروه کنار شوسه قروه به سنندج جلگه - سردسیر

جملاتی از کاربرد کلمه طهماسب قلی

در این روستا، قلعه بزرگی وجود دارد که به «قلعه محمد جعفر خان باغی» معروف است؛ در تاریخ فارس نامه ناصری آمده است که در اواخر سلطنت صفویه وقتی افغان‌ها در برابر نادر شاه شکست خوردند، به‌طرف لارستان فرار کردند و قلعه باغ را در تصرف خود درآوردند و در آنجا در برابر قوای نادر که به سرکردگی طهماسب قلی‌خان بود، مقاومت نمودند ولی از قوای نادر شکست خورده و خیلی از آن‌ها کشته و بعضی هم دستگیر و فراری شدند.
«برج خان» معروف بوده‌است، و به‌وسیله آن مردم دشتی از روستای خود در برابر یاغیان حمایت می‌کردند. در اوائل سلطنت نادرشاه، محمدخان بلوچ که از دست قوای نادر فراری بوده‌است برای کمک گرفتن از مردم صحرای باغ در «قلعه خان دشتی» جا گرفته و از مردم خواسته که ایشان در برابر هجوم سردار نادر طهماسب قلی خان با ایشان بجنگند ولی مردم قبول نمی‌کنند، نیروی نادر می‌رسد و قلعه را تسخیر می‌کند، آثار این قلعه بزرگ هنوز باقی مانده‌است. « خان دشتی » مردی دلاور و شجاع بود که در برابر ظلم و زور گویان خوانین منطقه پایداری می‌کرد که سر انجام با نقشه‌ای خائنانه توسط عمال حکومت وقت به شهادت می‌رسد.
حکومت مرکزی به هیچ وجه در مسائل داخلی این خان نشین‌ها دخالت نمی‌کرد و به همین علت، خان‌ها بدون واهمه به خود اجازه می‌دادند تا به هر شکل که مایل اند با اهالی رفتار کنند. در واقع، کلام خان برای اهالی قانونی بی چون و چرا بود. خان‌ها خود را مختار می‌دانستند که به هر عملی دست بزنند تا جایی که در زمان حکومت پسر «امیرگوناخان» یعنی «طهماسب قلی فرشان ملیک ست»، جاثلیق ارمنیان (رهبر مذهبی کل ارمنیان)، را به علت مخالفت با طهماسب قلی به دستور وی در ملاء عام کتک زدند. خان‌های ایروان به علت موقعیت حساس خود بارها به سبب ضعف حکومت مرکزی سیاستی کاملاً مستقل در پیش گرفتند و حاکمیت بر این خان نشین‌ها برای مدتی موروثی شد.