طعام دادن
معنی کلمه طعام دادن در فرهنگ فارسی
اطعام . اقضائ . ارفاف . مید .
جملاتی از کاربرد کلمه طعام دادن
اى كسانى كه ايمان آورديد شكار را نكشيد در حالى كه شما در احراميد و كسى كه از شماعمدا شكارى بكشد كفاره آن نظير همان شكار است از چهارپايان اهلى ، دو نفر از شما كهصاحب عدالتند حكم به آن مى كنند، در حالى كه آن كفاره را هدى قرار داده و آنرا به كعبهمى رساند. يا اينكه كفاره اش طعام دادن به مسكينان و يا به جاى اطعام هر مسكين يك روزروزه است تا بچشد كيفر نافرمانى خود را. خداوند گناهان گذشته را عفو كرده است ، واگر كسى دو باره چنين معصيتى كند پس خدا از او انتقام مى گيرد و خداوند عزيز و انتقامگير است (95).
در فضيلت طعام دادن و ميهمان دارى ميزبانى رسول صلى الله عليه و آله
خدا شنيد سخن زنى را كه درباره شوهرش با تو چانه مى زد و به خدا شكايت كرد، خدگفتگوى شما دو نفر را مى شنيد كه خدا شنوا و بيناست آنان كه با زنان خود اظهار مىكنند، آن زنان مادران آنها نيستند، مادران آن ها زنانى هستند كه آنها را زاييده اند، آنها سخنناپسند و باطل مى گويند خداوند بسيار عفو كننده و آمرزنده است ، آنان كه با زنان خوداظهار مى كنند وسپس به زنان خويش برمى گردند (به مقاربتى كه برخود حرام كردهاند) حكمشان آزاد كردن يك برده است پيش از آنكه با هم نزديكى كنند، با اين كار موعظهمى شويد (كه ديگر چنين كارى نكنيد) خداوند به آنچه مى كنيد داناست ، هر كه برده پيدانكند، وظيفه اش دو ماه روزه است ، پى در پى (اقلا 31 روز پى در پى باشد) پيش ازآنكه با هم مقاربت كنند، هر كه نتواند وظيفه اش طعام دادن به شصت نفر مسكين است اينبراى آن است كه به خدا و رسولش ايمان بياوريد، حدود خدا اينها است و كافران را عذاباليم هست .
23 - امام صادق عليه السلام فرمود: بزرگوارى هاى اخلاقى ده چيز است ، پس اگرتوانايى آن دارى كه اين اخلاق در تو باشد پس اقدام كن زيرا اين مكارم گاه باشد كهدر مرد هست ولى در فرزندش نيست و گاه در فرزند هست و در پدرش نيست و گاه در بندههست و در آزاد نيست و آنها عبارتند از: راستى با مردمان و راستگويى زبان و امانتدارى وپيوند با خويشان و مهمان دوستى و نيكويى نمودن با او و طعام دادن بهسائل و پاداش دادن به خاطر انجام كارها و خوددارى از سرزنش همسايه و همنشين ، و سرهمه اين بزرگوارى ها حيا است .
از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّممنقول است از سنت پيغمبرانست طعام دادن در وقت تزويج و حضرترسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم چون ميمونه را تزويح نمود وليمه فرمود وحلسبمردم خورانيد و آن چنگالى بوده است كه از خرما و روغن و كشك ميساخته اند.
بدانكه در اين روز شريف از براى پوشيدن جامه هاى نيكو و زينت كردن و شادى كردن وشاد نمودن شيعيان امير المؤ منين عليه السلام و عفو از تقصيرات ايشان و توسعه برعيال و اطعام مؤ منان و افطار دادن روزه داران و مصافحه با مؤ منين و رفتن بزيارت ايشانو تبسم كردن بر رويشان و شكر الهى بجاى آوردن بجهت نعمت بزرگ ولايت و بسيارفرستادن صلوات و اكثار در عبادات و طاعات از براى هر يك فضيلتى عظيم است ويكدرهم كه در اين روز، كسى ببرادر مؤ من خود بدهد، برابر است با هزار درهم در غير اينروز و طعام دادن بمؤ منى در اين روز مثل طعام دادن بجميع پيغمبران و صديقان است و اينروز، روز قبولى اعمال شيعيان و روز برطرف شدن غمهاى ايشان است .
سنت کسی که دعوت کند آن است که جز اهل صلاح را نخواند که طعام دادن قوت دادن است و فاسق را قوت دادن اعانت کردن بود بر فسق و فقرا را خواند نه توانگران را.
وَ لا یَحُضُّ عَلی طَعامِ الْمِسْکِینِ (۳۴) و بر طعام دادن نمیانگیخت.
آن که نخست مظالم باز دهد و ودیعتها باز دهد و هرکه را نفقه بر وی واجب بود نفقه دهد و زادی حلال به دست آرد و آن قدر برگیرد که با همراهان رفق تواند کرد که طعام دادن و سخن خوش گفتن و با مکاری خلق نیکو کردن در سفر از جمله مکارم اخلاق است.
وَ الَّذِینَ یُظاهِرُونَ مِنْ نِسائِهِمْ و ایشان که میظهار کنند از زنان خویش، ثُمَّ یَعُودُونَ لِما قالُوا و آن گه با سخن خود میگردند، فَتَحْرِیرُ رَقَبَةٍ آزاد کردن بردهایست مِنْ قَبْلِ أَنْ یَتَمَاسَّا پیش از آنکه بهم رسند. ذلِکُمْ تُوعَظُونَ بِهِ این سخنی است و فرمانی که پند میدهند شما را بآن. وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ (۳). و خدای بآنچه شما میکنید داناست و از آن آگاه فَمَنْ لَمْ یَجِدْ هر که برده نیابد، فَصِیامُ شَهْرَیْنِ مُتَتابِعَیْنِ مِنْ قَبْلِ أَنْ یَتَمَاسَّا کفّارت او روزه دو ماه است پیوسته پیش از آنکه بهم رسند. فَمَنْ لَمْ یَسْتَطِعْ هر که روزه نتواند، فَإِطْعامُ سِتِّینَ مِسْکِیناً کفّارت او طعام دادن شصت درویش است.
أَوْ إِطْعامٌ فِی یَوْمٍ ذِی مَسْغَبَةٍ (۱۴) یا طعام دادن در روزی با گرسنگی.
5- وقتى مهمان وارد خانه شد در غذا و طعام دادن به او بايد عجله نمود.
وَ لا تَحَاضُّونَ عَلی طَعامِ الْمِسْکِینِ (۱۹) و بر طعام دادن درویشان یکدیگر را نمیانگیزانند.
وَ لا یَحُضُّ عَلی طَعامِ الْمِسْکِینِ (۳) و بر طعام دادن درویش نمیانگیزاند.