طزرج

طزرج

معنی کلمه طزرج در لغت نامه دهخدا

طزرج. [ طَ رَ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان بلورد بخش مرکزی شهرستان سیرجان در50هزارگزی خاور سعیدآباد و 2هزارگزی خاور راه مالرو بلورد - مشیز. کوهستانی و سردسیر با80 تن سکنه. آب آن از چشمه و محصول آنجا غلات و حبوبات و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).
طزرج. [ طَ رَ ] ( اِخ ) ده کوچکی است از دهستان جوزم و دهج بخش بابک شهرستان یزد در 53هزارگزی شمال شهر بابک ، کنار راه مالرو طزرج به شهر بابک. کوهستانی ، معتدل و مالاریایی با64 تن سکنه. آب آن از قنات ، محصول آنجا غلات ، و شغل اهالی زراعت است. صنایع دستی زنان قالی بافی است و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10 ).

معنی کلمه طزرج در دانشنامه عمومی

طزرج، روستایی از توابع بخش دهج شهرستان شهربابک در استان کرمان است.
این روستا در دهستان جوزم قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۹۵، جمعیت آن ۹۰ نفر ( ۴۰ خانوار ) بوده است.

جملاتی از کاربرد کلمه طزرج

حمام طزرجان مربوط به دوره افشار - دوره زند است و در شهرستان تفت، بخش مرکزی، دهستان شیرکوه، روستای طزرجان، کوی طالقانی واقع شده و این اثر در تاریخ ۲۷ بهمن ۱۳۸۷ با شمارهٔ ثبت ۲۴۷۵۲ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
روستای ده بالا نگین سبز کویر یزد، از روستاهای قدیمی تفت است و یادگارهای به‌جامانده آن از ادوار مختلف تاریخی همچون حسینیه، زینبیه، مسجد جامع روستا و قدمگاه باغستان در آن، گواه این امر می‌باشد. این روستا، در ۵۰ کیلومتری یزد قرار گرفته و از اطراف، به ارتفاعات شیرکوه و کوهستان طزرجان محدود می‌شود.