صندوقداری

معنی کلمه صندوقداری در لغت نامه دهخدا

صندوق داری. [ ص َ ]( حامص مرکب ) عمل صندوقدار. رجوع به صندوق دار شود.

معنی کلمه صندوقداری در فرهنگ فارسی

عمل و شغل صندوقدار .

جملاتی از کاربرد کلمه صندوقداری

وظایف بانک مرکزی عبارتست از انتشار اسکناس و تنظیم حجم پول در گردش، نگهداری فلزات گرانبها و ارزهای متعلق به دولت، نگهداری ذخایر قانونی و موجودی نقدی بانک‌های تجاری، ایجاد امکانات اعتباری برای بانک‌های تجاری، انجام دادن عملیات تسویه حساب بین بانک‌ها، صندوقداری و نمایندگی مالی برای عملیات بانکی دولت، اجرای سیاست پولی و کنترل حجم اعتبارات. این بانک مسؤولیت کنترل شبکه بانکی و اداره سیاست پولی ثبات را بر عهده دارد. این بانک، بانک‌های دیگر را در جهت ارائه خدمت و هماهنگی با اقتصاد به فعّالیت وامی‌دارد.