صحور

معنی کلمه صحور در لغت نامه دهخدا

صحور. [ ص َ ] ( ع ص ) اَتان ٌ صحور؛ خر ماده سرخ سپیدی آمیخته. || خر ماده پشتک زن. ( منتهی الارب ).

معنی کلمه صحور در فرهنگ فارسی

اتان صحور خرماده سرخ سپیدی آمیخته

جملاتی از کاربرد کلمه صحور

و چون صبح ازل طالع شد و نور جلوه احدى بر قلب عارف در طلوع آفتاب يوم القيمهتجلى كرد، سالك را حضور مطلق دست دهد؛ پس به مخاطبه حضوريه درمحفل انس ‍ و مقام قدس به اياك نعبد و اياك نستعين گويا شود؛ و چون به خود آيد ازجذبه احدى و صحور بعدالمحو حاصل آيد، مقام هدايت خود و مصاحبين خود را در اين سيرالىلله طلب كند.