معنی کلمه صحره در لغت نامه دهخدا
صحرة. [ ص ُ رَ ] ( ع اِ ) زمین هموار نرم میان سنگستان. ج ، صُحَر. ( منتهی الارب ). صحراء. ( مهذب الاسماء ). || سرخی سپیدی آمیخته. ( منتهی الارب ). || تیرگی با سرخی کمی به سپیدی آمیخته. ( منتهی الارب ).
صحرة. [ ص ُ رَ ] ( اِخ ) زمینی است غربی وادی صفراء. ( منتهی الارب ).