صبح لوا

معنی کلمه صبح لوا در لغت نامه دهخدا

صبح لوا. [ ص ُ ل ِ ] ( ص مرکب ) درخشان درفش. پیروزمند. ظفرمآب :
هم ز بالا به چه افتید چو خورشید به شام
گر ستاره سپه و صبح لوائید همه.خاقانی.

معنی کلمه صبح لوا در فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - درخشان درفش . ۲ - پیروزمند ظفرماب .

جملاتی از کاربرد کلمه صبح لوا

گمان به بانگ عشا برده بود تا در دید رسانده بود به عیوق شاه صبح لوا
درید جوزا جیب و برید پروین عقد گذاشت مهر دواج و فکند صبح لوا