شیوه تو

معنی کلمه شیوه تو در لغت نامه دهخدا

شیوه تو. [ شی وَ ] ( اِخ ) دهی است از بخش مرکزی شهرستان سقز. سکنه آن 100 تن. آب آن از چشمه است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5 ).

جملاتی از کاربرد کلمه شیوه تو

دل ساز مسخر که بدین شیوه توان بست بر آفت سیاره طریق سیران را
آنی تو که شیوه تو برگزیده ی ماست آنجا که تو را پای بود دیده ماست
زینسانکه شیوه تو همه ناز و سر کشی است ایسرو ناز مشکل اگر میل کس کنی
فرهنگهای مرتبط با پارینه سنگی قدیم ایران شامل فرهنگ ساطور ابزار الدوایی و فرهنگ تبر دستی آشولی هستند. کهنترین شواهد این دوره که مربوط به فرهنگ الدوان است و در اطراف رودخانه کشف رود در شرق مشهد یافت شده‌است. این شواهد شامل تعدادی ابزار سنگی ساخته شده از کوارتز است که شامل تراشه و ساطور ابزار هستند. طبق نظر کاشفین این مجموعه حداقل ۸۰۰ هزار سال قدمت دارد. از فرهنگ آشولی نیز مدارک بیشتری در شمال غرب و غرب کشور بدست آمده‌است. برخی از مکانهای مهم شامل گنج پر در رستم‌آباد گیلان، شیوه تو در نزدیکی مهاباد، پل باریک در هلیلان بین کرمانشاه و ایلام هستند .
ز انبوهی نباشد جان سوزن ز عاشق وین حشر از شیوه تو
ستاریست شیوه تو چون به هر دو کون رسوا مرا ز جرم به روز جزا مکن
چرایم شمس تبریزی چو شیدا به گرد بام و در از شیوه تو
و یک دوره کوتاه به نام فرا پارینه سنگی تقسیم می‌شود. فرهنگ‌های مرتبط با پارینه‌سنگی قدیم ایران شامل فرهنگ ساطور ابزار الدوایی و فرهنگ تبر دستی آشولی هستند. کهن‌ترین شواهد این دوره که مربوط به فرهنگ الدوایی است در اطراف رودخانه کشف‌رود در شرق مشهد یافت شده است. این شواهد شامل تعدادی ابزار سنگی ساخته شده از کوارتز است که شامل تراشه و ساطور ابزار هستند. طبق نظر کاشفین این مجموعه حداقل ۸۰۰ هزار سال قدمت دارد. از فرهنگ آشولی نیز مدارک بیشتری در شمال غرب و غرب کشور بدست آمده است. برخی از مکان‌های مهم شامل گنج پر در رستم‌آباد گیلان، شیوه تو در نزدیکی مهاباد، پل باریک در هلیلان ایلام هستند.
ز شیوه ماهت استاره همی‌جست گرفتم من بصر از شیوه تو
چرا ازرق قبای چرخ گردون چنین بندد کمر از شیوه تو
به هر دم صد هزار اجزای مرده شود چون جانور از شیوه تو
تپه قلعه توان مربوط به هزاره ۱و است و در شهرستان سقز، بخش مرکزی، روستای شیوه تو واقع شده و این اثر در تاریخ ۲۳ شهریور ۱۳۸۲ با شمارهٔ ثبت ۱۰۰۶۷ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
رمد آهو ز مردم با تک تیز درین شیوه تو بگذشتی ز آهو