[ویکی نور] شیعه در ایران، ترجمه بخشی از کتاب تاریخ الشیعة، تألیف محمدحسین مظفر است که توسط سید محمدباقر حجتی انجام گرفته است. کتاب با یک مقدمه آغاز و طی چند بخش، به ترتیب از دولت طاهریان در هرات آغاز و به دولت قاجاریان ختم می شود. مؤلف در این بین به حکومت های علویان، آل بویه، مغول، صفویه و نادرشاه اشاره می کند و به خدمات هرکدام نسبت به مذهب تشیع اشاره می نماید. ایران در قرن اول هجری - پس از آنکه مسلمین آن را فتح کردند - با ولا و محبت نسبت به اهل البیت(ع) آشنایی نداشت. در قرن دوم هم زمان با حکومت امویان بود که تشیع در آن ریشه دوانید و مردم با ولای اهل البیت(ع) تا حدّی مأنوس شدند. تشیع در اواخر قرن دوم و سوم - در ثلث اول دوران حکومت بنی عباس و پس از اقامت امام رضا(ع) در خراسان - ظهور خود را آغاز کرد و در قرن چهارم و پنجم - هم زمان با حکومت آل بویه - انتشار یافت و طیّ مدتی در عهد سلجوقیان گرفتار رکود و توقف گردید؛ سرانجام در دوره حکومت مغول ها (از قرن هفتم) دامنه تشیع در ایران رو به گسترش نهاد تاآنکه شاه اسماعیل صفوی در قرن دهم بر حکومت دست یافت و از همین قرن بود که تشیع همه سرزمین ایران را زیر پوشش خود گرفت . مؤلف درباره یکی از پادشاهان مغول به نام غازان و خدماتی که به مذهب شیعه نموده و نیز تشرف او به این مذهب می گوید:
جملاتی از کاربرد کلمه شیعه در ایران
شیعیان در جهان اسلام همیشه در اقلیت و تحت فشار بودند تا اینکه پس از یورش مغولان و فروپاشی خلافت کهن و پرنفوذ عباسی در بغداد، محور اصلی نمایش یک آیین و گرایش رسمی از اسلام از میان رفت و مذهب شیعه جان تازهای گرفت. بدین ترتیب، از میان رفتن دستگاه خلافت در کنار عواملی چون نابسامانی ناشی از حمله مغولان و گرایش به درونگرایی مردم و آسانگیری دینی مغولان، موجب رونق فراوان فرقههای گوناگون از جمله شاخههای گوناگون تصوف شد. پس از یورش مغولان، چند حکومت شیعهمذهب مانند سربداران و قرهقویونلوها در ایران بر سر کار آمدند و نفوذ شیعه در ایران بیشتر شد. از سوی دیگر بیشتر ایرانیان همچنان سنی و شافعی مذهب بودند.
با تأسیس سلسلهٔ صفوی، تشیع مذهب رسمی ایران اعلام شد. در اجرای این منظور، شاهان صفوی با گسترش فرهنگ وقف و ایجاد موقوفات، مکانهای مقدس را در جایگاه مکانی برای مردمان شیعه توسعه دادند. حرم امام رضا در مشهد، تنها آرامگاه از امامان شیعه در ایران، مهمترین آستانهٔ مذهبی بود و در توجه صفویان قرار گرفت. شاهان صفوی به شیوههای مختلف شامل اختصاص بودجههای دولتی، وقف و اعطاء زیورالات و صدقات به گسترش آن اهتمام ورزیدند. از نتایج مهم عملکرد آنان، افزایش موقوفات حرم امام رضا بود که در راستای ایجاد مرکزی برای اشاعهٔ فرهنگ شیعه، رونق و تداوم آن ادامه داشت.
بسیاری از بخشهای مزدیسنا در فرهنگ و اسطورهشناسی ایران بزرگ همچنان پدیدار است؛ این مسئله تعجبآور نیست زیرا دین زرتشت برای هزار سال دین غالب این منطقه بوده و بیشترین تأثیر را بر ساکنان آن داشته است. حتی پس از ظهور اسلام و از دست دادن تأثیر مستقیم خود، مزدیسنا کماکان جایگاه خود را به عنوان بخشی از میراث فرهنگی مردمان ایرانی حفظ کرد. این موضوع در جشنها و سنتها و همینطور در شاهنامه نمایان است. فردوسی در کتاب خود که برای هویت ایرانی اهمیت شایانی دارد، داستانها و شخصیتهایی را از اوستا وارد اثر مستطاب خود نمود. تأثیر قابل توجه دیگر محترم شمرده شدن سروش، ایزد پیامرسان زرتشتی، در اسلام شیعه در ایران است.
القاب روحانیون شیعه در ایران، از نظر مفهومی در طول تاریخ تغییر کردهاند. به عنوان مثال، لقب ثقت الاسلام که برای طلاب سطوح ۱ و ۲ حوزههای علمیه به کار میرفتهاست، در گذشته، لقب علمای بزرگ بودهاست. علاوه بر این، برخی از القاب در قرن اخیر در بین روحانیون رایج شدهاست، به عنوان مثال، لقب آیت الله العظمی به مراجع تقلید گفته میشود، و یا در مقطعی از زمان، لقب آخوند برای علمای بزرگی چون ملا محمد کاظم خراسانی یا ملا محمد باقر مجلسی استفاده میشدهاست.
تولیت آستان قدس رضوی مقامی است که سرپرستی حرم امام رضا و موقوفات علی بن موسی الرضا، امام هشتم شیعیان دوازدهامامی، را بر عهده دارد. سرپرستی و ادارهٔ این بارگاه در آغاز به عهده افرادی بود که به آنها نقیب گفته میشد و از میان علویان ناحیهٔ طوس انتخاب میشدند که علاوه بر منصب نقابت، منصب کلیدداری حرم را نیز برعهده داشتند. منصب تولیت از آغاز دوران صفوی و رسمی شدن مذهب شیعه در ایران اهمیت ویژه یافت. تولیت آستان قدس رضوی همگام با روی کار آمدن حکومت صفوی، رسمی شدن مذهب تشیع و بیرون راندن ازبکان از مشهد و خراسان از اهمیت ویژهای برخوردار شد؛ و خصوصاً با رواج سنت وقف در این دوره، زمینهای زیادی وقف آرامگاه علی بن موسی الرضا گردید که برای اداره این املاک منصبی به نام تولیت به وجود آمد.
جاده ۴۸ جاده ای بسیار قدیمی است که در گذشته بخش مهمی از جاده ابریشم بودهاست. این جاده در گذشته به سبب اتصال امپراتوریهای مهم منطقه به یکدیگر و نیز به دلیل قرارگیری در راه تجاری چین-خاور میانه-اروپا حائز اهمیت بودهاست. پس از رسمی شدن مذهب شیعه در ایران و به مرور تا دوران قاجار این جاده علاوه بر اهمیت پیشین به لحاظ مذهبی نیز حائز اهمیت میشود، چرا که بسیاری از مردم از این جاده به کربلا و نجف (دو شهر مهم برای شیعیان) تردد میکنند. در مرز این جاده با کشور عراق مرز خسروی قرار دارد.
فارسی میانه و امروزی را بیشتر شیعیان در عراق رایج کردند اما اقوام دیگری از غرب ایران نیز به عراق مهاجرت کرده لرهای فیلی و ایزدیها به زبان فارسی بسیار نزدیک هستند. در دوره صفوی و با رسمی شدن مذهب شیعه در ایران و گسترش این مذهب در میان ایرانیان کاروانهای زائران ایرانی برای زیارت اماکن مقدس شیعیان به عراق که در آن زمان ایالتی وابسته به امپراتوری عثمانی بود سرازیر شدند.
به آتش کشیده شدن ساختمان حوزههای علمیه در ایران، نمونه از روشهای اعتراض در خیزش سراسری ۱۴۰۱ است که نشان میدهد جایگاه نهاد روحانیت شیعه در ایران در جریان اعتراضات اخیر بهطور جدی متزلزل شده است. برخی از حوزههای علمیه که به عنوان نمادی از بیمصرفی و حکومت دینی توسط معترضان به آتش کشیده شدند.