شیشه رو
جملاتی از کاربرد کلمه شیشه رو
آرمسترانگ گرایشگرایی را رد میکند؛ این ایده که ویژگیهای اختیاری (یا قدرتهایی که گاهی اوقات به آنها اشاره میشود) از نظر هستیشناختی مهم هستند و نقش مهمی در توضیح قوانین طبیعت دارند. آرمسترانگ معتقد است که چالشی که گرایشگرایی برای توضیح او از قوانین طبیعت ایجاد میکند، در مورد تمایلات آشکار (مثلاً افتادن لیوان بر روی زمین و شکستن) نیست، بلکه در مورد تمایلات ناآشکار است (این واقعیت است که اگر کسی بخواهد آن را رها کند، با واقعیت مقابله میکند. شیشه روی زمین، میشکند). آرمسترانگ بهسادگی بیان میکند که خصیصه صرفاً در ماهیت ویژگیهای مصداق چیزی است که قرار است دارای منش باشد.
برین نطع زمینت بیم جان است که دم چون ریگ در شیشه روان است
پیشرفت اولیه در اتوماسیون تولید شیشه در سال ۱۸۴۸ توسط مهندس هنری بسمر ثبت شد. سیستم او با تشکیل روبان بین غلتکها، یک نوار پیوسته از شیشه مسطح تولید کرد. که فرایند پرهزینه ای بود؛ زیرا سطوح شیشه نیاز به پرداخت داشت. بسمر همچنین در سال ۱۸۴۳ شکل اولیه «شیشه شناور» را معرفی کرد که شامل ریختن شیشه روی قلع مایع بود.