شیر پا

معنی کلمه شیر پا در لغت نامه دهخدا

شیرپا. ( ص مرکب ) تخت که پایه شیر دارد. که از عاج بود. تخت که پایه های آن مانند پنجه های شیر ساخته شده باشد. ( یادداشت مؤلف ) :
فرودآمد ز بام اندرسرایش
نشست اندر سریر شیرپایش.( ویس و رامین ).ز تخت شیرپا اندرکشیدش
میان خاک و خاکسترکشیدش.( ویس و رامین ).

معنی کلمه شیر پا در فرهنگ فارسی

تخت که پایه شیر دارد که از عاج بود .

جملاتی از کاربرد کلمه شیر پا

کجا سگ بر شیر پای آورد بگاهی که او رزم رای آورد
ز تخت شیر پا اندر کشیدش میان خاک و خاکستر کشیدش
شدم به خوردن دل قانع از جهان صائب چو شیر پا نگذارم برون ز بیشه خویش