شیاق

معنی کلمه شیاق در لغت نامه دهخدا

شیاق. ( ع اِ ) شیق. چیزی که دراز کنند آنرا بچیزی تا چیز دیگری را بدان بندند مانند طناب چادر و غیره. ( از اقرب الموارد ) ( از ناظم الاطباء ). چیزی که در آن کرده شود به آن چیزی تا بسته شود بچیزی دیگر. ( منتهی الارب ).
شیاق. ( ع مص ) بستن طناب. ( منتهی الارب ). بستن طناب را بمیخ : شقت الطنب الی الوتد شیاقاً. ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه شیاق در فرهنگ فارسی

شیق چیزی که دراز کنند آنرا به چیزی تا چیز دیگر را بدان بندد مانند تناب چادر و غیره .

جملاتی از کاربرد کلمه شیاق

اثر طبیعی [مبهم] در شهرستان دهلران بین ۲۰/۴۷ الی ۱۷/۳۷ طول شرقی و ۴۳/۳۲ الی ۴۱/۳۲ عرض شمالی واقع شده است. مساحت آن در حدود ۱۴۸۳ هکتار است. اثر طبیعی ملی دهلران به دلیل خصوصیات ویژه و منحصربه‌فرد چشمه قیر، آب گرم، غار خفاش، تپه‌های باستانی موسیان، قلعه شیاق و سنگ نوشته میمه) و همچنین زیست‌گاه منحصربه‌فرد گونهٔ حمایت شدهٔ خفاش مورد حفاظت و کنترل اداره کل حفاظت محیط زیست ایلام قرار گرفته است.[نیازمند منبع]