شیاس

معنی کلمه شیاس در لغت نامه دهخدا

شیاس. ( اِخ ) تیره ای از طایفه موگویی ایل چهارلنگ بختیاری. ( جغرافیای سیاسی کیهان ص 76 ).
شیاس. [ ] ( اِخ ) دهی است در یک فرسخ و نیم میانه شمال و مشرق باشت.
شیاس. ( اِخ ) دهی ازدهات نواحی باد از کوه گیلویه. ( فارسنامه ناصری ).
شیاس. [ ] ( اِخ ) دهی است در ده فرسخی مغرب لنگه از بلوک لارستان. ( فارسنامه ناصری ).

جملاتی از کاربرد کلمه شیاس

امیرشیخی (امیشخی)، بامیرشیخی (بامیشخی) زیردستان امیرشیخی‌ها، شیاس، سرتنگی، ظفری، کاحسنعلی.