شکول. [ ش ُ ] ( اِ ) جلدی. چابکی. چستی. چالاکی. تیزدستی. ( ناظم الاطباء ). جلدی و چابکی. ( از انجمن آرا ) ( از آنندراج ) ( از برهان ). شکول. [ ش ُ ] ( ع اِ ) ج ِ شَکل. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). رجوع به شکل شود.
جملاتی از کاربرد کلمه شکول
لیالی بعد الظاعنین شکول طوال و لیل العاشقین طویل
سالها بعد، این رشته نوجوانان و جوانان قهرمانی همچون: مجتبی ولی پور، شهنام نظرپور، حمید کریمی، علی شکول، حامد بذمی، محمد دوام، محمد امین مهرآیین و امیرحسین رحیمیان، در خود گنجاند و به عرصه شیرجه حرفهای روانه کرد.