شکر پاش

معنی کلمه شکر پاش در لغت نامه دهخدا

شکرپاش. [ش َ ک َ ] ( نف مرکب ) آنکه شکر افشاند. شکرافشان. ( فرهنگ فارسی معین ). سخت شیرین. شیرین حرکات :
در مجلس عشرت ز ظریفی و لطیفی
خورشید شکرپاش و مه مشک فشان اوست.سنایی.|| شیرین سخن. خوشگوی. ( فرهنگ فارسی معین ).

معنی کلمه شکر پاش در فرهنگ فارسی

( صفت ) آن که شکر افشاند شکرافشان . ۲ - شیرین سخن خوشگوی .

جملاتی از کاربرد کلمه شکر پاش

ماهی و لیک ماه شکر پاش پاسخی سروی ولیک سرو سمن بوی کاکلی
خنده شکر پاش و دهان شکرین سرو قد و گلرخ و نسرین سرین
بسته شکر یا شکر بسته بندی شده روشی برای ارائه یک وعده از شکر یا شیرین کننده‌های دیگر است. بسته‌های شکر معمولاً در رستوران‌ها، قهوه‌خانه‌ها، و چای خانه، به علت پاکیزگی و بهداشت جایگزین کاسه شکر یا شکر پاش شده‌است.
از جفای سپهر در قفس است هر که طوطی صفت شکر پاش است
در مجلس عشرت ز لطیفی و ظریفی خورشید شکر پاش و مه مشک فشان اوست