شکر سخن

معنی کلمه شکر سخن در لغت نامه دهخدا

شکرسخن. [ ش َ ک َ س ُ خ َ ] ( ص مرکب ) شکرزبان. شیرین سخن. شیرین گفتار. ( یادداشت مؤلف ) :
در هیچ بوستان چو تو سروی نیامده ست
بادام چشم و پسته دهان و شکرسخن.سعدی.و رجوع به مترادفات کلمه شود.

معنی کلمه شکر سخن در فرهنگ فارسی

شکر زبان شیرین زبان شیرین گفتار .

جملاتی از کاربرد کلمه شکر سخن

به بنان قمر شکن که تراست به زبان شکر سخن که تراست
سی و شش حوری سر برزده از پیرهنی همه سیمین تن و شکر سخن و مشکین خال
بی‌سخن دم ببسته طوطی را شیوهٔ شکر سخن گویت
اندرین شهر دلم سرو روانی دارد که ز شکر سخن از پسته دهانی دارد
ریزد شکر لبت به خط سبز در سخن طوطی که دیده است بدینسان شکر سخن
دهان چون پسته و پسته پر از قند لبان چون شکر و شکر سخن گو
جلایر کن دعا این انجمن را بیار آن طوطی شکر سخن را
شعر من صورت روان بدنست خط من خامش شکر سخن است
طوطی ب نو دید و در افتاد در سخن برد از دهان ننگ نو ننگ شکر سخن
نشنیده ام که غیر تو از نوع آدمی کس را بود ز پسته دهان وز شکر سخن