معنی کلمه شوم بخت در لغت نامه دهخدا شوم بخت. [ ب َ ] ( ص مرکب ) بدبخت. تیره بخت. سیاه بخت. شوربخت. ( یادداشت مؤلف ) : سپهبد چه پرسد از آن شوم بخت که نه کام بادش نه تاج و نه تخت.فردوسی.
جملاتی از کاربرد کلمه شوم بخت که بفریفتش قیصر شوم بخت به گنج و سلیح و به تاج و به تخت سواران بد گوهر شوم بخت یکی تیر باران بکردند سخت در جهل غرقه ای، که چو فرعون شوم بخت موسی گذاشتی، به عصا کردی اقتدا