شور زمین

معنی کلمه شور زمین در لغت نامه دهخدا

شورزمین. [ زَ ] ( اِ مرکب ) زمین شوره زار. زمین بی بر و بی حاصل. ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه شور زمین در فرهنگ فارسی

زمین شوره زار زمین بی بر بی حاصل

جملاتی از کاربرد کلمه شور زمین

شعله ز تنم بجای مو میروید این شور زمین غم چه آتش خیز است
هر چند که بی تو دیده را دادم آب زین شور زمین گل نگاهی ندمید
برخاسته زین شور زمین، چند بخاری یک سر به کف غول هوا داده عنان را
مهر نظر تربیت او بدماند در ماه دی از شور زمین، مهر گیا را