شودی
معنی کلمه شودی در فرهنگ فارسی
معنی کلمه شودی در دانشنامه عمومی
جملاتی از کاربرد کلمه شودی
بتی است کز بهر او گر شودی ممکنم دو قسمتم باشدی با او جان و روان
از خشم تو بر جنت رضوان شودی مالک وز جود تو در نیران مالک شودی رضوان
ز تابش آب شود در در میان صدف ز رنج خون شودی لعل در دل خارا
گر به شودی ز ما ترا نا شادی خون دل من مبارکت باد ای جان
زمین ز لطف تو گر آب یابدی شودی به رفق مهر گیا هر چه هست زهر گیاش
ور بر قضا روان شودی امر هیچکس راه قضا ببستی امر روان تو
دنگ شودی (چینی: 鄧書弟؛ زادهٔ ۱۰ سپتامبر ۱۹۹۱) یک ژیمناست هنری اهل چین است.
گر بر قضا روان شودی امر هیچکس راه قضا ببستی امر روان تو
اگر نه همت تو داردی گرفته حصار بر آسمان شودی نامت از سر منبر
رئیس شرق که حلم و لطافت و کرمش اگر عیان شودی خاک و باد و آبستی
هم به جان تو که در تهنیت صحت تو گر میسر شودی جان کنمی بر تو نثار