شواد. [ ش َ / ش ُ ] ( اِ ) شوات. شوار. بوقلمون. سرخاب. شوات. ( ناظم الاطباء ) : چو هدهد زمین بوسه دادم بشکر سخن رنگ دادم چو پر شواد.سوزنی.و رجوع به شوات و شوار شود. || شعله و زبانه آتش. ( ناظم الاطباء ). و ظاهراً در این معنی دگرگون شده شرار است.
معنی کلمه شواد در فرهنگ فارسی
شوات شوار
جملاتی از کاربرد کلمه شواد
زیرزمین این خانه تاریخی شامل شبستان و شوادون است که بخش شوادون به نگارخانه (گالری هنری) تبدیل شده است. این نگارخانه از جمله نگارخانههای دارای مجوز از ادارهکل فرهنگ و ارشاد اسلامی خوزستان است که در سال ۹۶ افتتاح شد.
حمام افضل از دو بخش تشکیل شده است. سقف شوادان روی ستون گرد و دو نیم ستون با شیوه تاق و تویزه ایجاد شده و سه نورگیر گرد در آن تعبیه شده است. سقف بخش دوم نیز روی چهار ستون هشت ضلعی و به شیوه طاق و گنبد با هفت نورگیر ساخته شده است.
چون دیده پای تا به سرم تشنه کسی ست دل خون شواد و از بن هر مو چکیده باد