شهودگرایی
معنی کلمه شهودگرایی در دانشنامه آزاد فارسی
در فلسفۀ ریاضیات، نظریه ای مبنی بر این که قضیه ها را فقط می توان بر مفاهیمی شهودی، مانند وحدت و کثرت، بنا نهاد که مستقیماً و به راحتی دریافته می شوند. از این منظر، کاربرد مفهومی مانند بی نهایت، که تجربه ای شهودی دربارۀ آن در دست نیست، مجاز نیست.
جملاتی از کاربرد کلمه شهودگرایی
اَشکال متعددی از ساختگرایی موجود اند، که شامل این موارد میشوند: برنامه شهودگرایی براوئر، متناهیگرایی هیلبرت و برنایز، ریاضیات بازگشتی ساختگرایی شانین و مارکوف و برنامه آنالیز ساختگرایی بیشاپ.
سال ۱۹۲۸ پایان جدال هیلبرت و براؤر بر سر مبانی بود. براؤر از آن پس به انزوا کشانده شد. او دیگر اشتیاقی به ترویج شهودگرایی نداشت. براؤر به کار در این زمینه ادامه داد اما در مقیاس محدود و با پیروانی اندک. در واقع کل فعالیتهای ریاضی او طی مدتهای زیاد نسبت به سایر فعالیتهایش حالتِ حاشیهای داشت. در طی دههٔ ۱۹۳۰ براؤر فقط دو مقالهٔ کوتاه دربارهٔ توپولوژی منتشر کرد به برنامهها و به فعالیتهای مختلفی پرداخت که ربطی به ریاضیات نداشت.
هدف اصلی کتاب ارائه گزارشی منسجم از اصول اخلاق عقل سلیم است. سه روش کلی انتخابهای اخلاقی که معمولاً در اخلاق عادی استفاده میشود عبارتند از: شهودگرایی (با پیروی از اصول کلی)، خودگرایی (ترویج رفاه خود) و فایدهگرایی (ارتقای رفاه همه). به عقیده سیدگویک، شهودگرایی و فایدهگرایی با یکدیگر هماهنگ هستند، اما منیگرایی را نمیتوان با فایدهگرایی منطبق کرد و در نتیجه «دوگانگی عقل عملی» به وجود میآید.
جدال براؤر و هیلبرت از مهمترین منازعات درونی ریاضیات در قرن بیستم است. اختلاف نظر و برخورد دو ریاضیدان برجسته یعنی داوید هیلبرت و ال. ای. جی. براؤر که به ترتیب طرفدار مکتبهای صورتگرایی و شهودگرایی بودند، منجر به آفرینش وقایعی شد که در پایان آن براؤر به حاشیه رانده و عملاً منزوی شد.
ساختگرایی را اغلب با شهودگرایی یکی میگیرند، گرچه که شهودگرایی تنها یکی از برنامههای ساختگرایی است. شهودگرایی مدعی است که بنیانهای ریاضیات در شهود تک تک ریاضیدانان قرار داشته و ازین رو ریاضیات را تبدیل به موضوعی با فعالیت ذهنگرا (سوبژکتیو) میکند. سایر اشکال ساختگرایی براساس این دیدگاه شهودگرایی پایهریزی نشدهاند و بیشتر با دیدگاههای عینیگرایی (ابژکتیو) قابل قیاس اند.
عقلگرایی اخلاقی شبیه به روایت عقل گرایانه شهودگرایی اخلاقی است. با این حال این دو دیدگاههای متمایزی هستند. عقلگرایی اخلاقی در مورد اینکه آیا باورهای اخلاقی اساسی از طریق استنتاج شناخته میشوند یا نه، بیطرف است. یک عقلگرای اخلاقی که معتقد است برخی از باورهای اخلاقی به صورت غیر استنتاجی توجیه میشوند، یک شهودگرای اخلاقی عقلگرا است؛ بنابراین، شهودگرایی اخلاقی عقلگرا بر عقلگرایی اخلاقی دلالت دارد، اما عکس آن صادق نیست.