شنبوذ

معنی کلمه شنبوذ در لغت نامه دهخدا

شنبوذ. [ ش َ ن َ ] ( اِخ ) محمدبن احمدبن شنبوذ مجاب الدعوه و علی بن شنبوذ هر دو قاری اند. ( منتهی الارب ). و رجوع به الاوراق ص 62، 85، 139 شود.

جملاتی از کاربرد کلمه شنبوذ

و پس از آن كه چند آيه ديگر به قرائت او رانقل كرده سخن خود را چنين ادامه داده است و گفته مى شود: كه ابن شنبوذ(125)به همه آنها اعتراف كرد بعد از او خواستند توبه كند و به خط خود اين توبه نامه رانوشت محمد بن ايوب گويد: من حرفى را مخالف عثمان كه همگى آن را پذيرفته اند واصحاب رسول خدا (ص ) بر قرائتش اتفاق داشته اند خوانده ام بعد بر من آشكار شد كهاشتباه بوده و من از آن كار توبه مى كنم و خود را از آنها دور مى سازم و به درگاهخداوند جل اسمه خود را از زير بار آن بيرون آوردم زيرا مصحف عثمان حق است و مخالفت باآن روا نمى باشد، و جز آن خوانده نمى شود.

گفته مى شود اين محدث كه نويسنده كتاب مستدركالوسائل و مولف بسيارى از كتابهاى علوم نقلى است از عقيده بى اساس تحريف برگشته بوده (124) و آن چه بر ابن شنبوذ گذشته بود بر سر وى نيز آمده است . ابن انديم در فن سوم از مقاله نخست از كتاب الفهرست گويد: محمد بن احمد بنايوب بن شنبوذ از ابوبكر دورى مى كرد ولى فاسدش نمى كرد.