شعربافی. [ ش ِ ] ( حامص مرکب ) سرودن اشعار بی ارزش. ( فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به شِعرباف شود. شعربافی. [ ش َ ] ( حامص مرکب ) شغل و صنعت شعرباف. || ( ص نسبی ) منسوب به شعرباف. ( ناظم الاطباء ). رجوع به شَعرباف شود.
معنی کلمه شعربافی در فرهنگ فارسی
سرودن اشعار بی ارزش .
جملاتی از کاربرد کلمه شعربافی
در گذشته نقشهای ترمه را به روش انگشتی ایجاد میکردند ولی امروزه از دستگاه چهاروردی (که برای شعربافی و نساجی سنتی به کار میرود) استفاده میشود. ترمهبافی از اوایل دوران صفویه در ایران رونق داشته ولی اکنون در حال منسوخ شدن است و تنها در یزد و (در اداره کل هنرهای سنتی سازمان میراث فرهنگی، برای حفظ و احیای این هنر) کارگاههای ترمهبافی وجود دارند.
شغل اکثر اهالی این محله در گذشته شعربافی و جوراببافی بوده است.