شعرفهم. [ ش ِ ف َ ] ( نف مرکب ) که شعر را درک کند. که شعر را بفهمد و بشناسد. شعرشناس. سخندان : کس بجز شاعر تلاش ما نمی فهمد کلیم شعرفهمان جمله صیادند صید بسته را.کلیم کاشی ( از آنندراج ).و رجوع به شعرشناس شود.
معنی کلمه شعر فهم در فرهنگ فارسی
که شعر را درک کند که شعر را بفهمد و بشناسد .
جملاتی از کاربرد کلمه شعر فهم
کس بجز ساغر تلاش ما نمی فهمد، کلیم شعر فهمان جمله صیادند صید بسته را
همچنین حافظ که اندر شاعری پیغمبر است شعر فهمان را بحق میخواند آن قدسی لسان
ز شعر فهم گزیری ندارد اهل سخن نمی توان بلی اینقدر رایگان افشاند