شرکت داشتن

معنی کلمه شرکت داشتن در لغت نامه دهخدا

شرکت داشتن. [ ش ِ ک َ ت َ ] ( مص مرکب ) سهیم بودن. شریک بودن. نقشی به عهده داشتن در کاری : نژادپرستان در قتل فلان سیاه پوست شرکت داشته اند.

معنی کلمه شرکت داشتن در فرهنگ فارسی

سهیم بودن شریک بودن

جملاتی از کاربرد کلمه شرکت داشتن

در ماه دوازدهم سال ۱۲۷۱ هوجو یوشیمونه رئیس بخش شمالی روکوهارا تاندای شد. در ۹ ماه دوم سال ۱۲۷۲ به همراه رئیس بخش جنوبی روکوهارا تاندای، برادر ناتنی هوجو توکیمونه، هوجو توکیسوکه، به عیادت امپراتور گو-ساگا که در حال مرگ بود، به کاخ فرعی امپراتور در ساگانو در کیوتو رفتند. در روز یازدهم همان ماه در کیوتو هوجو توکی‌آکی و هوجو نوری‌توکی در هنگام شورش کشته شدند. چهار روز بعد در روز پانزدهم توکیسوکه نیز به اتهام شرکت داشتن در شورش به دستور نابرادری خود مورد تعقیب رئیس بخش شمالی روکوهارا تاندای، هوجو یوشیمونه قرار گرفت و کشته شد. در زمان مرگ ۲۵ سال داشت.
مجلس نمایندگان افغانستان بر اساس قانون اساسی جدید که در سال ۱۳۴۳ به تصویب رسیده بود تا حدودی حق شرکت داشتن در امور تشکیل دولت و کنترل فعالیت آن را بدست آورده بود. اعضای مجلس نمایندگان می‌توانستند دولت را استیضاح کرده و از صدراعظم یا وزرا راجع به موضوعات معیّن سؤال نمایند. همچنین با پیشنهاد یک سوم نمایندگان مجلس، جهت تحقیق و بررسی فعالیت‌های دولت و اقدامات آن یک انجمن تحقیق تعیین شود. بر اساس قانون اساسی سال ۱۳۴۳، پارلمان افغانستان به دو مجلس به نام‌های مجلس عیان (مجلس سنا - مشرانو جرگه) و مجلس عوام (مجلس نمایندگان - ولسی جرگه) تقسیم گردید.