شبج. [ ش َ ب َ ] ( ع اِ ) یکی آن شَبَجَة است. دروازه بلندبنا. ( از اقرب الموارد ) ( از منتهی الارب ). دروازه ای که بنای آن عالی باشد. ( ناظم الاطباء ). || دروازه ها. ( از اقرب الموارد ). دروازه. ( منتهی الارب ). و رجوع به شبجة شود.
جملاتی از کاربرد کلمه شبج
و همه ائمّه [(عليهم السلام )] تا امام عصر خويش را يكايك نام ببرد، و بعد در همان شبجان بسپارد، وارد بهشت مى گردد.