شاه خدابنده

معنی کلمه شاه خدابنده در لغت نامه دهخدا

شاه خدابنده. [ خ ُ ب َ دَ ] ( اِخ ) محمد خدابنده از پادشاهان صفویه و پدر شاه عباس بزرگ است و پس ازاسماعیل دوم صفوی در سال 985 هَ. ق. بر سریر سلطنت جلوس کرد و در سال 995 هَ. ق. از سلطنت کناره گرفت و آن را به شاه عباس واگذاشت. رجوع به صفویه شود.

معنی کلمه شاه خدابنده در فرهنگ فارسی

محمد خدابنده از پادشاهان صفویه و پدر شاه عباس بزرگ است و پس از اسماعیل دوم صفوی در سال ۹۸۵ ه. بر سریر سلطنت جلوس کرد و در سال ۹۹۵ هجری از سلطنت کناره گرفت و آنرا به شاه عباس وا گذاشت .

جملاتی از کاربرد کلمه شاه خدابنده

329- چگونگى شيعه شدن شاه خدابنده به دست علامه را در كتاب بندهايى ازتاريخ تاءليف نگارند، ص 334 بخوانيد.
در سال 709 هجرى در زمان حكومت و پادشاهى سلطان محمد خدابنده كه يازدهمين پادشاهايلخانان است ، مذهب شيعه در كشور ايران رسميت پيدا كرد. سلطان محمد خدا بنده كه قبلابر مذهب اهل سنت و جماعت بود، در اثر مباحثه مرحوم علامه حلى با علماىاهل سنت درباره طلاق همسر سلطان و استدلالات مرحوم علامه حلى بر بطلان سه طلاق دريك مجلس ، به شيعه و مذهب فقهى اهلبيت عليه السلام گرائيد، و چون مورد علاقه شديدشيعيان قرار گرفت ، او را (خدا بنده ) ناميدند، ولى سنى ها به خاطر كينه اى كه ازاو به دل گرفتند او را (خربنده ) ناميدند! علامه حلى رضوان الله تعالى عليه موردعنايت و توجه سلطان محمد خدا بنده قرار گرفت و سلطان محمد دستور داد تا درسرتاسر كشور ايران مذهب فقهى جعفرى رسميت داشته باشد، علامه مجلسى گفته استكه چندين ساختمان از آثار عصر شاه خدابنده باقى مانده است كه در آنها نام مقدس دوازدهامام عليهم السلام كتيبه شده است .
از جمال الدين كه در زمان ارغون خان برادر شاه خدابنده زندگى مى كردنقل شده است كه مى گفت : در يكى از مسافرتهايمان به شهر ((نيك )) كه از بلادتركستان است رسيدم . حكايتى عجيبى در آن واقع شده بود كه همه آن رانقل مى كردند: آن حكايت چنين بود كه لشكر كفار به جنگ تركها آمده بودند و تركها هملشگرى جمع كرده به جنگ كفار رفتند.
صحبت كردن روح ((قرابهادر))  از جمال الدين كه در زمان ارغون خان برادر شاه خدابنده زندگى مى كردنقل شده است كه مى گفت : در يكى از مسافرتهايمان به شهر ((نيك )) كه از بلادتركستان است رسيدم . حكايتى عجيبى در آن واقع شده بود كه همه آن رانقل مى كردند: آن حكايت چنين بود كه لشكر كفار به جنگ تركها آمده بودند و تركها هملشگرى جمع كرده به جنگ كفار رفتند.