شابع

معنی کلمه شابع در لغت نامه دهخدا

شابع. [ ب ِ ] ( ع ص ) سیر و جز در شعر شنیده نشده و در نثر بکار بردن آن جائز نیست. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). سیر ضد گرسنه. ( ناظم الاطباء ).

جملاتی از کاربرد کلمه شابع

بیشتر در رسوبات دریایی تشکیل شده و متعلق به دوران پالئوزوئیک هستند در سنگ‌های دوره کامبرین و اردویسین نیز شابع بوده؛ و بیش از %۳۰ آن‌ها شناسایی شده‌است.