سیم اندود

معنی کلمه سیم اندود در لغت نامه دهخدا

سیم اندود. [ اَ ] ( ن مف مرکب ) سیم آلود. ( آنندراج ). مفضض و هر چیز اندوده شده از نقره. ( ناظم الاطباء ). سیم اندوده. آب نقره داده.

معنی کلمه سیم اندود در فرهنگ عمید

آب نقره داده شده، مفضض.

معنی کلمه سیم اندود در فرهنگ فارسی

سیم آلود . آب نقره داده

معنی کلمه سیم اندود در فرهنگستان زبان و ادب

{silver-plated} [عمومی] ویژگی شیئی که با لایۀ نازکی از نقره پوشانده شود

جملاتی از کاربرد کلمه سیم اندود

در سینه دل سختت چون آهن سیم اندود زآهن بجز از سختی هرگز که نمی آید
اندود:ماده‌ای که به چیزی بمالند مثل کاهگل که روی بام یا دیوار مالیده شود؛ و بمعنی اندوده "مالیده شده"هرگاه با کلمه دیگر ترکیب شود مثل زر اندود. سیم اندود. گل اندود.
سیم زر اندود گردد هر چه زو گیرد فروغ زر سیم اندود گردد هر چه زر اخگر شود
شود رخِ چو زریرم ز اشکِ سیم اندود چو یادم آید از آن حلقه هایِ زرّینش
برگ چون دینار زراندود شد بر شاخسار آب چون سوهان سیم اندود شد در آبدان
این زر سرخ که روی تو ز عشقش زردست هست همچون درم قلب و مس سیم اندود