سیسن

معنی کلمه سیسن در لغت نامه دهخدا

سیسن. [ ] ( اِ ) از احجار کریمه شبیه زمرد و رنگ آن سبز و صاف و گاهی بزردی میزند و با زمرد اختلاف زیادی ندارد مگر در سختی و خشکی. ( از بحر الجواهر ص 168 ).

معنی کلمه سیسن در فرهنگ فارسی

از احجار کریمه شبیه زمرد و رنگ آن سبز و صاف و گاهی بزردی میزند و با زمرد اختلاف زیادی ندارد مگر در سختی و خشکی .

جملاتی از کاربرد کلمه سیسن

وی همچنین انتقاداتی بر ادیان دیگر دارد. از جمله آثار انتقادی وی نسبت به ادیان دیگر، کتابی به نام رد سیسن ثنوی (ردی بر مانویت) است.
در دیگر گویش‌های ایرانی نام‌هایی مانند کومار(گیلکی)، گیویج (در گویش لکی)، کیویج(در اصفهانی)، سییَف(در تالشی)، "تاخوم"(هزارگی) "کیالک" (گویش استان فارس) ، "دولانه"(تاجیکی و خراسان شمالی) و "گوییز"(گویش اقلیدی) رایج است. همچنین در دیگر زبانهای ایرانی نامهایی مانند گیرچ (در کُردی فیلی)، سیسته (لری بختیاری، سیسن هم گفته می‌شود)، "گیرچ" ( لری ) بلچ یا گوێژ یا "گوهیشک" (کردی) و کهری (در منطقه الموت) بکار برده می شود. در زبان ترکی به این میوه "یئمیشان" گفته می شود. در زبان مازندرانی «ولیک» نامیده می‌شود.
فیلمی کارتونی از این کتاب در سال ۱۹۷۸ به کارگردانی برایان کاسگراو و اقتباس رزماری آن سیسن، ساخته شده که محصول کشور انگلیس می‌باشد.