سیسرون

معنی کلمه سیسرون در لغت نامه دهخدا

سیسرون. [ س ِ رُ ] ( اِخ ) مارکوس تولیوس لاتینی کیکرو . خطیب و سیاستمدار نامدار رومی ( متولد نزدیک آرپی نیوم 106 و متوفی 43 ق.م. ). وی در آغاز جوانی شعر می سرود و بترجمه ادبیات یونانی سرگرم بود. در ضمن به آموختن فنون نظامی پرداخت. و از هفده سالگی در جنگهاشرکت جست و بعدها مدت دو سال بسیاحت مشرق گذرانید ودر این سفر فلسفه و علوم ادبی را از فاضلان مشهور زمان فراگرفت در سال 77 ق.م. به رم بازگشت. وی در 63 ق.م. وارد میدان سیاست شد و به مقام کنسولی نایل آمد و خطابه های بلیغ در مدح و ذم اشخاص ایراد کرد. یولیوس قیصر چون بهیچ وسیله نتوانست او را با خود همراه کند بدشمنی وی برخاست ، او را بجلای وطن مجبور ساخت. ازآن پس سیسرون پیوسته با امواج حوادث کشور خود بالا وپایین میرفت تا سرانجام در سال 43 ق.م. سر خویش را در سودای سیاست از دست داد. سیسرون گذشته از نطقهای مشهور کتابهای بسیار در معانی و بیان ، فلسفه و اجتماعات نوشته که اگرچه غالباً ملهم از متفکران یونانی است ، لیکن چنان فصیح و شیوا برشته تحریر درآمده که از سرمایه های بزرگ ادبی جهان بشمار میرود. وی متمایل به حکمت آکادمی است ، اما در اخلاق شیوه رواقیان داردو در واقع از التقاطیون است. ( فرهنگ فارسی معین ).

معنی کلمه سیسرون در فرهنگ فارسی

مارکوس تولیوس خطیب و سیاستمدار نامدار رومی . ( و . نزدیک آرپی نیوم ۱٠۶ -ف. ۴۳ ق م . ) وی در آغاز جوانی شعر می سرود و بترجمه ادبیات یونانی سرگرم بود . در ضمن باموختن فنون نظامی پرداخت . و از هفده سالگی در جنگها شرکت جست .بعدها مدت دو سال بسیاحت مشرق گذرانید و درین سفر فلسفه و علوم ادبی را از فاضلان مشهور زمان فرا کرفت و در سال ۷۷ ق. م . به رم بازگشت . وی در ۶۳ ق .م . وارد میدان سیاست شد و بمقام قونسولی نایل آمد و خطابه های بلیغ در مدح و ذم اشخاص ایراد کرد.یولیوس قیصر چون بهیچ وسیله نتوانست او را با خود همراه کند بدشمنی وی برخاست و او را بجلای وطن مجبور ساخت . از آن پس سیسرون پیوسته با امواج حوادث کشور خود بالا و پایین میرفت تا سرانجام در سال ۴۳ ق. م . سرخویش را در سودای سیاست از دست داد . سیسرون گذشته از نطقهای مشهور کتابهای بسیار در معانی و بیان و فلسفه و اجتماعات نوشته که اگر چه غالبا ملهم از متفکران یونانی است لیکن چنان فصیح و شیوا برشته تحریر در آمدهاند که از سرمایه های بزرگ ادبی جهان بشمار میروند. وی متمایل بحکمت آکادمی است اما در اخلاق شیوه رواقیان دارد و در واقع از التقاطیون است .
مارکوس تولیوس لاتینی کیکرو خطیب و سیاستمدار نامدار رومی .

جملاتی از کاربرد کلمه سیسرون

او سازمان اداری شهرستان‌های ایتالیا را دگرگونه کرد و برآن‌شد تا طول مدت تصدی مناصبِ کلانترها و استانداران را کم کند: طول مدت کارمندی پروپرایتورها را یک‌ساله و آنِ پروکنسول‌ها را که پیش‌تر پنج‌ساله بود، دوساله کرد. جملگی این اصلاحات تا پس از قتل او هم برقرار ماندند، چه سیسرون (رهبر سنا و درنتیجه دشمن سزار) با مارکوس آنتونیوس (حامی سزار) توافق کرد که اصلاحاتِ ضدِّجمهوریِ قیصر به‌قوّت خود باقی بمانند و آنتونیوس در ازای آن باید اعطای عفو به قاتلانِ سزار را بپذیرد.
این دیدگاه که کار کردن برای مزد همانند بردگی است به جهان باستان بازمی‌گردد. در روم باستان، سیسرون نوشت که «هرکس نیروی کار خودش را برای پول بدهد خود را فروخته و خود را در مرتبه بردگان قرار داده‌است.»
مفهوم قانون طبیعی، مربوط به مفهوم حقوق طبیعی است. قانون طبیعی ابتدا در فلسفه یونان باستان ظاهر شد، و سیسرون، فیلسوف رومی،  نیز بدان اشاره کرده است.در کتب عهدین (قدیم و جدید) نیز بدان اشاراتی می‌شود. بعد از آن، در قرون وسطی، فیلسوفان کاتولیکی چون آلبرت کبیر و شاگرد او توماس آکویناس، آن را توسعه داده اند. در عصر روشنگری، مفهوم قوانین طبیعی، برای مبارزه با حق‌الهی پادشاهان و به عنوان توجیهی جایگزین، برای ایجاد یک قرارداد اجتماعی، قانون مثبت و حکومت به کار گرفته شد -و به این ترتیب، منادی حقوق قانونی - در شکل جمهوری‌خواهی کلاسیک آن شد.
بروتوس به‌سبب توانایی‌های سخنوری‌اش برای پس‌آیندگانش چندان تحسین شده نبود و هرچند که سیسرون یکی از آثارش، بروتوس، را تقدیمش کرده بود و در آن ظرفیت‌های سخنوری او را ستوده بود، در مجموع او را سخنوری کم‌حرارت، ایستا و بی‌سروته می‌دانست. همراه با سیسرون، بروتوس درگیر یک سری مجادلات منطقی بودند که سخنوران جوان ــ موسوم‌به آتیک‌گرایان نو ــ آن را راه انداخته بودند و خواستار بازگشت به سادگیِ بلاغت بودند و شیوهٔ کهنهٔ آسیای‌صغیری را ــ که برپایهٔ سخنان پرطمطراق و تأکیدی بود ــ نمی‌پسندیدند. انتقادات این سخنوران جوان متوجهٔ سخنور بزرگ، سیسرون، نیز بود که نمایندهٔ شیوهٔ آسیایی دانسته می‌شد و بروتوس او را سخنوری بی‌روح خوانده بود.
اصرار سیسرون مبنی بر این‌که باور دینی (اعتقاد به خدایان، یا خدا، یا خرد ابدی) باید سنگ بنای قانون باشد، طبیعتاً این سه نفر را به چارچوب قوانین مذهبی سوق می‌دهد. به‌نظر می‌رسد قوانین پیشنهادی سیسرون عمدتاً از قوانین عتیقه آن زمان مربوط به روزهای اولیه روم، از جمله قوانین نوما پمپیلیوس، دومین پادشاه نیمه‌افسانه‌ای روم و قوانین دوازده لوحه، به گفته کوئینتوس، نشأت می‌گیرد. از آن‌جا بحث طولانی در مورد شایستگی احکام فرضی سیسرون دنبال می‌شود.
سیسرون به استناد دینون، گزارش می‌دهد که کوروش در چهل سالگی شاه شد و ۳۰ سال سلطنت کرد. از آنجا که مرگ او در ۵۳۰ قبل از میلاد مسیح روی داد، در حدود سال ۶۰۰ پیش از میلاد به دنیا آمده و در ۵۵۹ پیش از میلاد جانشین پدرش به عنوان شاه پارس شده‌است. هرودوت می‌گوید که کوروش با کاساندان، شاهزادهٔ هخامنشی ازدواج کرد و ۲ پسر به‌نام‌های کمبوجیهٔ دوم و بردیا داشت و صاحب سه دختر بود که ۲ تن آن‌ها آتوسا، آرتیستونه نام داشتند و سومی احتمالاً رکسانا بود.
برخی از شوالیه‌ها صرّاف بودند و از راه بهره و نزول ثروتمند می‌شدند. از مردم روم، به نرخ کم وام می‌گرفتند و به ساکنان ایالت‌ها، به میزان گران‌تر، قرض می‌دادند. آنان بیش‌تر برای سناتورها معامله می‌کردند. چنان‌چه بروتروس، دوست سیسرون که از اعضای مهمّ مجلس سنا و از اشخاص پاک‌دامن آن زمان به‌شمار می‌رفت، از سوی اسکاپتیوس به یکی از سرزمین‌های جزیره قبرس، به نرخ ۴۸ درصد، مبلغی قرض داد و چون آن شهر نتوانست در تاریخ مشخص شده، قرض خود را بپردازد، اسکاپتیوس سوارانی از حاکم خواست و تالار شورای شهر را به محاصره درآورد تا آن‌که پنج نفر از اعضای شورا از گرسنگی مردند.
دربارهٔ قوانین مانند اثر دیگر سیسرون جمهور، به‌صورت تکه‌تکه وجود دارد و هیچ اثری فراتر از نیمه اول کتاب سوم باقی مانده‌است. قطعات باقی‌مانده از دربارهٔ قوانین در سه جلد در کتابخانه دانشگاه لیدن پراکنده شده‌است.
حتّی سیسرون نیز که طرف پومپیئوس را گرفته بود در پی وی به دراج (با نام قدیم دیراکیوم[یادداشت ۴۳]) رفت، امّا متوجه شد که همه امیدهایی که به جبهه پومپیئوس‌ـ به عنوان ناجیان جمهوری‌ـ بسته بود بی‌اساس بوده‌اند، و همگی آنان نه برای دفاع از آرمان جمهوری بلکه صرفاً در تلاش برای کسب سود از جنگ در آنجا هستند.
پس از بحث و مناظره بین سیسرون و کوئینتوس در مورد کنسول‌ها و حقوق رأی شهروندان، این دست‌نوشته قطع می‌شود.