سیاووش
معنی کلمه سیاووش در فرهنگ اسم ها
معنی: سیاوش، ( = سیاوش )
جملاتی از کاربرد کلمه سیاووش
بیضائی تاریخ تمدّن ما را تداوم میدهد. ما دچار انقطاع هستیم؛ امّا همواره مردانی چون سیاووش، سهروردی، نیما و بیضائی تکشاخههای بریدهٔ فرهنگ ما را جوانه میزنند و این خاکستر را دوباره شعلهور میسازند.
چون سیاووش زآتش به سلامت گذرد هر که امروز در اندیشه فردا سوزد
چون سیاووش مسلم گذرد از آتش هر که مردانه تواند ز می ناب گذشت
برین داستان من سخن ساختم به کار سیاووش پرداختم
سیاووش را دست بسته چو سنگ فگندند در گردنش پالهنگ
خورنگ: نام یکی از مبارزان سپاه کیخسرو پسر سیاووش افسانهای و قهرمان ایران
کنگره هشتم در مورخ ۲ اردیبهشت ماه ۱۳۷۹ در محل دفتر فعلی حزب پایگاه سیاووشان آغاز به کار میکند که با فشار مأموران امنیتی پس از سه ساعت به کار خود پایان میدهد با توجه به شرایط اضطراری کنگره قبل از خاتمه به ابقای شورای عالی رهبری قبلی رأی میدهد.
سیاووش بنشست با او به تخت به دیدار او شاد شد شاه سخت
ز غم مست از شراب گریه مدهوش در آتش راند مرکب چون سیاووش
سیاووش در بلخ شد با سپاه یکی نامه فرمود نزدیک شاه
چون سیاووش رفته زآفت نو وآمده باز همچو کی خسرو
تا سدهٔ هفتم، پنجکنت به صورت شهری زیبا درآمده بود. «شارستان» یا مرکز شهر تا آن زمان، به وسیلهٔ دیوارهای بلند محصور و روی آنها ده برج بیضی از خشت خام ساخته شده بود. ارگ، چندین پرستشگاه و خانههای توانگران در آن ناحیه قرار داشت. نخستین ستونهای زنپیکر که در آسیای میانه به کار رفت از آنجا به دست آمدهاست. ارتفاع بعضی از آنها تا سه و نیم متر میرسید. همهٔ آنها را از چوب ساخته بودند. مهمترین نقاشیهای سغدی در پرستشگاهی یافت شدهاست، و برخی از آنها حاکی از آیین خاکسپاری سغدیان است، و مرگ سیاووش (ایزد) را نشان میدهد.
کسی را فرستاد نزدیک اوی که پنهان سیاووش را این بگوی
سیاووش را هم به فرجام کار بکشت و برآورد از ایران دمار