سیاه روی. ( ص مرکب ) کنایه از بی شرم و شرمنده و بی آبرو. ( آنندراج ) : دیدم سیاه روی عروسان سبزموی کز غم دلم بدیدن ایشان بیارمید.بشار مرغزی.در خدمت تو تر نتوان آمدن از آنک گردد سیاه روی چو گردد تر آینه.خاقانی ( دیوان چ عبدالرسولی ص 394 ).رجوع به سیاه رو شود.
معنی کلمه سیاه روی در فرهنگ فارسی
( سیاه رو ی ) ۱ - سیاه چرده . ۲ - بی آبرو بی عزت .
جملاتی از کاربرد کلمه سیاه روی
در فاصلهای نزدیک به روستای «نومیتکان» تنگهای وجود دارد که آن را «دهنه» مینامند. در راه به سوی «دهنه» سنگنگارههایی کهن دیده میشود؛ نوشتهای به خط فارسی و با رنگ سیاه روی سنگی وجود دارد. در «دهنه»، آسیابی آبی و پلی وجود دارد که مردم هنوز از آنها استفاده میکنند.
صورتش نیلی شد از سیلی که چون سیل سیاه روی گیتی زین مصیبت تا قیامت تار بود
تا ۱۹۹۰، رهبر ردهبندی تیمی با کلاه زرد شناخته میشد. از ۲۰۰۶ اعضای بهترین تیم، شمارههای سیاه روی زمینهٔ زرد پشت پیراهن خود نصب میکند. از ۲۰۱۲ به تیم برتر اجازه داده شد که از کلاه ایمنی زرد استفاده کند.
نزد خوبان سیاه روی شوم تا ز پیری سپید شد مویم
مشخصات : بدن دوکی شکل و کشیده مقطع عرضی آن تقریباً استوانهای شکل میباشد. شکم گرد شده و دارای زره پولکی میباشد، تعداد خارهای آبششی روی بخش پائینی اولین کمان آبششی به ۱۵۰ تا ۲۵۵ عدد میرسد. باله پشتی دارای ۱۳ تا ۱۵ شعاع نرم، باله مخرجی دارای ۱۲ تا ۱۵ شعاع نرم، باله شکمی دارای ۹ شعاع نرم، رنگ بدن در پشت سبز – آبی پهلوها نقره ای، یک خال سیاه روی لبه عقبی سرپوش آبششی و یک بخش طلایی روی بدن، درعقب سرپوش آبششی وجود دارد.
یک اثبات را میتوان با استفاده از اعداد مختلط و توصیف رایج آنها به عنوان صفحه مختلط ایجاد کرد. حرکت غلتشی دایره سیاه روی دایره آبی را میتوان به دو چرخش تقسیم کرد. در صفحه مختلط، چرخش حول نقطه
بوف فرعون با طول ۴۵ تا ۵۰ سانتیمتر جزو کوچکترین بوفها محسوب میشود. پرندهای جذاب برای طعمه با چشمهای بزرگ نارنجی و زرد رنگ و پرهای لکهدار است. سر و قسمتهای بالای آن به رنگ تیره و متراکم با رگهها و لکههای سیاه و سفید و کرم مشخص شدهاست، در حالی که زیرپوش آن به رنگ سفید خامهای کم رنگ و دارای لکههای سیاه روی سینه فوقانی و لکههای قهوهای مایل به قرمز بر روی سینه و شکم است. صورت این جغد مانند دیگر جغدهاست و گوشهایش مانند تاج در بالای سرش قرار گرفتهاست. دو گونه شناخته شده از جغد عقابی فرعون با نامهای آسکالافوس و دزتوروم وجود دارد که دومی کوچکتر و با رنگ ماسهای است.
ز نقش چپ رود آب سیه به جوی نگین ز نقش راست نگردد سیاه روی نگین
سیاه رویی من عارضی است اصلی نیست سیاه رویی بنده ز دود موریهاست
هر چه که بیش بینمت تیره تر است روز من منت آینه منه بخت سیاه روی را
جنسها مشابه هستند، ۲۷–۳۱ سانتیمتر طول دارد و دارای پولکهای سیاه در زمینه سفید یا زرد کمرنگتر و طلایی است. بارزترین ویژگی شناسایی در پرواز، نوار سیاه روی بالهای سفید است که این ویژگی با توکای سیبری مشترک است. نر آهنگی دارد که یک سوت مکانیکی بلند و دور است، با مکثهای ۵ تا ۱۰ ثانیهای بین هر یک ثانیه عبارت طولانی ... تووو… تووو… تووو.
آن تُرکْ بچه میگوید پدر را که: مرا عاجز کردی که: رو بشو، رو بشو از سیاهی، اگر سیاه رویی بد است آن زنگیان چرا شادی می کنند و ما چون داروها بر روی خود می مالیم، چرا بر ما می خندند و تسخر می کنند و طعنه می زنند؟
ز راستی نبود خجلتی گشاده جبین را که نقش راست نسازد سیاه روی نگین را
در خدمت تو تر نتوان آمدن از آنک گردد سیاه روی چو گردد تر آینه
یعنی چو پشت آینه خیزد سیاه روی گر طبع تیره آینه سازد سکندرش
قصد سیاه رویی ما تا کی ای سپهر ما خود رسیده ایم بروز سیاه خویش
اعضای تیمی که برندهٔ ردهبندی تیمی است، میتوانند شمارههای سیاه روی زمینهٔ زرد روی پیراهن خود بچسبانند و از کلاه ایمنی زرد استفاده کنند. زمان سه نفر اول هر تیم در هر مرحله، برای محاسبهٔ ردهبندی تیمی به کار میرود.