سیاه روزی. ( حامص مرکب ) عمل و حالت سیاه روز. بدبخت ، سیاه روز بودن : گرم ز لطف سیه روز خود خطاب کنی سیاه روزی من کار آفتاب کند.حکیم کاشانی ( از آنندراج ).
معنی کلمه سیاه روزی در فرهنگ فارسی
عمل و حالت سیاه روز بدبخت سیاه روز بودن
جملاتی از کاربرد کلمه سیاه روزی
گریه کن بر سیاه روزی خویش به سیاهی روی غیر مخند
صبحی ولی چو شام ستمدیدگان سیاه روزی ولی چو روز دل افسردگان ربون
کسی که بر سر نرد جهان قمار نکرد سیاه روزی و بدنامی اختیار نکرد
اگر نه صبح سیه بخت کار شام کند سیاه روزی ما زان بیاض گردن چیست
گرم ز لطف سیه روز خود خطاب کند سیاه روزی من کار آفتاب کند