معنی کلمه سکیت در لغت نامه دهخدا
سکیت. [ س ِک ْ کی / س ُ ] ( ع ص ) مرد پیوسته خاموش. ( مهذب الاسماء ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( دهار ).
سکیت. [ س ِک ْ کی ] ( اِخ ) ایرانی خوزی اهوازی از قریه دورق از علمای نحو و لغت عرب و معروف به صلاح. پدر ابن السکیت ، یعقوب. سکیت معرفت کامل به عربیت و علوم عربیه داشت. و او در شعر بر پسر خود برتری داشت و پسر او یعقوب در نحو بر او مقدم بود. ( یادداشت مؤلف ).