سپید رود

معنی کلمه سپید رود در لغت نامه دهخدا

سپیدرود. [ س َ / س ِ ] ( اِخ )رودخانه ای است از آذربایجان که بر دیلمان و گیلان گذرد. ( برهان ) ( آنندراج ). رودی است معروف مابین قزوین و گیلان. ( رشیدی ). رودی است عظیم که میان گیلان ببُرَدو بدریای خزران افتد. ( حدود العالم ) : و چون آن رود از این دیه بگذرد برودی دیگر پیوندد که آن را سپیدرود گویند. ( سفرنامه ناصرخسرو ص 6 ). اندر سنه خمس و اربعمائه [ 405 هَ. ق. ] بدر حسنو را با خوشین مسعود کارزار افتاد بکنار سپیدرود. ( مجمل التواریخ و القصص ص 401 ). بدر حسنو کشته شد بر جایی که آن را گوش خد خوانند بر کنار سپیدرود. ( ایضاً ص 410 ).
این بحرسپیدجای ماندم
زآن سوی سپیدرود راندم.تحفة العراقین ( از شرفنامه ).

معنی کلمه سپید رود در فرهنگ فارسی

رودخانه ایست از آذربایجان که بردیلمان و گیلان گذرد

جملاتی از کاربرد کلمه سپید رود

شاه‌رود رگ حیاتی این سرزمین دیر زمان است که از کوهپایه‌های شرقی آغاز و با طولی نزدیک به ۱۰۵ کیلومتر به غرب می‌رود. این شریان آبی بیش از ۱۵ رودخانه کوچک و بزرگ منطقه را که از چشمه سارها و برفاب‌ها سرچشمه می‌گیرند، همراه خود تا سپید رود می‌برد تا با آب‌های قزل اوزن آمیخته و راهی دریای خزر شود.
قِزِل‌اوزَن (به معنی طلای روان)دومین رود بلند ایران است که از کوه‌های چهل چشمه میان سقز و دیواندره در استان کردستان سرچشمه گرفته و بعد از پیوستن رودهای شهرچایی و قرانقو چایی و آیدوغموش و چندین رودخانه فصلی دیگر در شهر میانه در استان آذربایجان شرقی و همچنین پس از پیوستن هیرو رود، زنجان‌رود و شاهرود به آن به دریای خزر می‌ریزد. قزل‌اوزن در جنوب استان گیلان در درون آب دریاچه سد سپیدرود به رودخانه بزرگ شاه‌رود پیوسته و تشکیل رودخانه‌ای به نام سپید رود می‌دهد.
محمود پاینده لنگرودی در خصوص آنچه که بر عادل شاه و مردم گیلان رفت می‌نویسد: «گیرم که تو ای کالنجار سلطان! پسر جمشید شاه آن سوی سپید رود بودی همین‌قدر به شیوهٔ گرگ‌منشانه پدر که از کلهٔ اسیران در کله منار کرد پشت پا زدی و پیشگام و دادخواه همه پابرهنه‌های داغدار برنجکار باغدار شدی، سزاواری سیاسی همهٔ آزادمردان روزگاری… اینک باور کن ای نادیده دوست! ای انسان سرفراز تاریخ! که بارها والاترین واژه‌های زندگی را در حماسهٔ جنبش پر شکوه تو و یارانت به کار گرفتم و شعرها به استواری کوه‌های سربلند دیلمستان و به پاکی پر خروش دریای بیکران زادگاهمان و به روانی آب‌های پرتکاپوی سپیدرود، سرودم اما این همه را لایق جای گل میخ‌های نعل پاهای تو ندیدم…»
این رود نقش بسیار مهمی در رهایی اراضی مابین رودخانه‌های سپید رود و شیمرود از خشکسالی داشت و در رونق کشاورزی منطقه تأثیر بسزایی نهاد.