سپیددیو. [ س َ / س ِ ] ( اِخ ) دیو سپید. ( آنندراج ). دیوی که رستم بمازندران او را کشت : و کشتن سپیددیو و شاه مازندران را. و او را بازآورد. ( مجمل التواریخ و القصص ص 45 ). رجوع به دیو سپید شود.
معنی کلمه سپید دیو در فرهنگ فارسی
دیو سپید دیوی که رستم بمازندران او را کشت
جملاتی از کاربرد کلمه سپید دیو
رستم کجا شدست که تنها دلیروار شیر و سپید دیو به مازندرانگرفت