معنی کلمه سوده دختر عماره در دانشنامه اسلامی
ابن طیفور به طریق خویش از محمد بن عبیدالله و ابن عبد ربه از عامرالشعبی در بخش «الوافدات علی معاویه» حکایتی نقل می کند بدین مضمون:
سوده بنت عماره اجازه خواست تا به مجلس معاویه وارد شود. معاویه به او اجازه داد. هنگامی که وارد شد، معاویه به او گفت: تو همان کسی هستی که در مدح علی و ذم ما شعر گفته ای؟ سوده گفت: بله، من از حق روی گردان نشوم و عذرخواهی نکنم. معاویه گفت: چه چیز تو را بر آن داشته که این گونه سخن بگویی؟ سوده گفت: دوستی علی علیه السلام و پیروی حق.
معاویه گفت: به خدا اثری از پیروی حق در تو نمی بینم. سوده گفت: تو امروز رئیس مردم شده ای و امور آنان را بدست گرفته ای، خداوند درباره کار ما و حقی که بر تو داریم، از تو سؤال خواهد کرد. شخصی را حاکم ما کرده ای که تو را فریب داده است و با تکیه بر قدرت و سلطنت تو، بر ما دست اندازی می کند و مانند سنبله گندم، ما را درو می کند، و قطع و نابود می سازد. همچنان که گیاه را قطع می کنند، اموال و شوکتمان را از ما می گیرد. او بسر بن أرطاة است که به دیار ما آمده، مردانمان را می کشد و اموالمان را می گیرد. اگر اطاعت تو نمی کرد، عزت ما برقرار بود. اگر او را عزل کنی ممنون تو هستیم و اگر نه پس تو را شناخته ایم.
معاویه گفت: مرا تهدید می کنی؟ باید که تو را بر شتر ناآرامی بنشانم و نزد او بفرستم تا حکمش را بر تو جاری کند. سوده ساکت شد و گریست و شعری سرود بدین مضمون:
صلی الاله علی جسم تضمنه × قبر فأصبح فیه العدل مدفونا
قد حالف الحق لایبغی به ثمنا × فصار بالحق والایمان مقرونا
درود خداوند بر جسمی که قبر آن را دربرگرفته و عدل در آن مدفون شده. هم پیمان حق بود، و هرگز همتایی برای او نیست. او با حق و ایمان مقرون و همزاد گشته است.