سواره رو
جملاتی از کاربرد کلمه سواره رو
بر بسته جود تو ره ابر سواره رو ببریده عزم تو پی باد پیاده تاز
زاویه در کنار جاده سواره رو قدیم تهران ساوه قرار گرفتهاست. این جاده آسفالته که دو طرفه است از هنگام ساخت جاده اتوبانی تهران ساوه، اهمیت سابق خود را که
پس از بیست دقیقه معترضین میدان ونک به معترضین میدان فاطمی پیوستند؛ و جمعیت معترض در پیادهرو و سواره رو خیابان پخش شدند. در این حال پلیس به سمت معترضین حمله کرد ولی به خاطر جمعیت زیاد کاری از پیش نبرد و در این درگیریها تعدادی پلیس مورد ضرب و شتم واقع شدند و ۴ موتور و ۳ ماشین توسط معترضین به آتش کشیده شد. پس از این حمله ناکام پلیس به استفاده از گاز اشکآور رو آورد.
علاوه بر گذرگاههای غیر هم سطح، پیاده رو هم ممکن است به عنوان یک جداکننده عابران در نظر گرفت؛ چرا که به نحو مناسب از مسیر سواره رو خیابان جدا میشود و قوانین عبور و مرور در آن حمایت کننده عابران پیاده است.
گهی کآیی سواره روی خود مالم به ره شاید که از خاک سم اسپ تو گردی بر جبین ماند
پس از بیست دقیقه معترضین میدان ونک به معترضین میدان فاطمی پیوستند. و جمعیت معترض در پیادهرو و سواره رو خیابان پخش شدند. در این حال پلیس به سمت معترضین حمله کرد ولی به خاطر جمعیت زیاد کاری از پیش نبرد و در این درگیریها تعدادی پلیس مورد ضرب و شتم واقع شدند و ۴ موتور و ۳ ماشین توسط معترضین به آتش کشیده شد. پس از این حمله ناکام پلیس به استفاده از گاز اشکآور رو آورد.
و چون اين خبر به پدر و مادر فاطمه رسيد گريان و نالان متوجه صحرا گرديدند، و فاطمه را صحيح و سالم ملاقات كردند و از احوالاتش پرسيدند فاطمه كيفيت آمدن سواره را گفت پس ايشان به عقب سواره روان شدند كه او را به مكه آورده احسانى در حق اونمايند، به جايى رسيدند كه شير را كشته ديدند، و هر چه جستجو كردند از سواره اثرى نيافتند.