سهمه

معنی کلمه سهمه در لغت نامه دهخدا

( سهمة ) سهمة. [ س ُ م َ ] ( ع اِ ) خویشی. قرابت. ( منتهی الارب ). خویشی. ( دهار ). || نصیب. ( منتهی الارب ). بهره. ( دهار ).

معنی کلمه سهمه در فرهنگ فارسی

خویش و قرابت خویشی نصیب

جملاتی از کاربرد کلمه سهمه

سهمه بندی و کنترل قیمت در بسیاری از کشورها در طول جنگ جهانی دوم باعث تشویق فعالیت‌های بازار سیاه شد
ابو عبیده گفت: «طائِرَهُ» ای حظّه الّذی قضی له من خیر او شرّ او سعادة او شقاوة، مشتقّ من قولهم: طار سهمه اذا ظهر نصیبه، و فی ذلک حجّة علی المعتزلة و القدریة فی الزام الطائره و الطائر ما قضی علیهم من الشّفاء و السّعادة.