سهبه

معنی کلمه سهبه در لغت نامه دهخدا

( سهبة ) سهبة. [ س َ ب َ ] ( ع ص ) چاه دورقعر. ( آنندراج ). چاه ژرف. ( مهذب الاسماء ).

معنی کلمه سهبه در فرهنگ فارسی

چاه دور قعر چاه ژرف

جملاتی از کاربرد کلمه سهبه

برخى از مردم مى گويند كه بيعت با ابوبكر كارى شتابزده و حساب نشده بود كهخداوند شرش را از اين امت دور كرده است و بيعت با عمر نيز بدون كسب نظر و مشورت بامردم صورت گرفته است . اما اكنون حكومت پس از من بر عهده شوراست ؛ پس اگر چهارنفر با هم اتفاق داشتند، دو نفر ديگر بايد از آن چهار نفر پيروى كنند. اما اگر آراء سهبه سه درآمد، راى و نظر دسته عبدالرحمان بن عوف را بپذيرند و تسليم نظر او شويد.حتى اگر عبدالرحمان يك دستش را به عنوان بيعت به دست ديگرش بزند. (297)(يعنى خودش را نامزد خلافت كند.)