سنت امتحان

معنی کلمه سنت امتحان در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] یکی از سنت های خداوند امتحان و آزمایش بندگان به وسائل گوناگون می باشد که در قرآن کریم امتحان عمدتاً با دو واژه « فتنه » و « بلاء » بیان شده است.
امتحان از ماده «محن » و در لغت به معنی خِبره، خبره بودن، دقت و تدبر در گفتار ، همچون ابتلاء است.
معنی اصطلاحی
«امتحان و ابتلا» در اصطلاح به معنی تحقیق و تفحص در مورد افراد است تا مؤمن واقعی از غیر واقعی معلوم شود، امتحان، آزمایش بندگان از طرف خداوند است تا شکرگذاری و عدم شکرگذاری آن ها معلوم گردد.
فتنه
«فتنه» در اصل به معنای این است که طلا را در آتش بیاندازند تا خوبی و بدی جنس آن مشخص شود و لازمه معنای حقیقی و اصلی فتنه این است که تغییر ما هُوی حاصل شود، یعنی افکندن چیزی در یک عمل شدید، به نحوی که عناصر بیگانه از او جدا شود و باعث تغییر هویت آن گردد. از آنجائی که «ابتلاء» در معنی با «فتنه» یکی است؛ لذا در قرآن کریم امتحان با واژه «فتنه» آمده است یا با واژه «بلاء» و تعاریفی که برای بلا شده بیانگر امتحان می باشد و آن آزمایشی است که به منظور آشکار شدن باطن شخص صورت می گیرد.
آثار فردی و اجتماعی امتحان
...

جملاتی از کاربرد کلمه سنت امتحان

معناى اين جمله روشناست ، مطلبى كه در اين جمله بايد گفته شود اين است كه سنت امتحان و ابتلاء سنتى استعمومى كه خواه ناخواه جارى خواهد شد.

اين آيات دلالت مى كند بر اينكه يكى از سنت هاى خداى تعالى اين بوده كه همواره امتى را بعد از امت ديگر انشاء و ايجاد نموده ، و به سوى حق هدايتشان كند، و به اين منظوررسولانى پى در پى بفرستد كه اين سنت امتحان و ابتلاى او است . سنتى هم كه امتهاداشته اند اين بوده كه پيغمبران را يكى پس از ديگرى تكذيب مى كرده اند. سنت دوم خدااين است كه تكذيب كنندگان را يكى پس از ديگران هلاك كند، و اين سنت مجازات او است .

پس معلوم شد كه مراد از دانستن خدا، ظاهر شدن نشانيهاى ايمان واقعى و ادعايى است ، ممكنهم هست مراد از دانستن خدا، علم فعلى خدا باشد، كه همان نفس امر خارجى است ، چون كه اعمال و امورى كه از ما سر مى زند عينا يكى از مراتب علم خدا هستند، و گرنه علم ذاتى اواحتياجى به امتحان ندارد. (پس معناى آيه اين مى شود كه خدا سنت امتحان را در همه اقوام وهميشه جارى مى كند، تا علم فعلى او يعنى راست ها و دروغها ظهور پيدا كند).

پس هركس به سعادت رسيد، با اختيار خود رسيد، و هركس شقى شد با اختيار خود شد، واگر اين نبود حجت (نه عليه بندگان ، و نه عليه خدا، تمام نمى شد)، و سنت امتحان وبرملا سازى واقعيت هاى بندگان ، جارى نمى گرديد.