سنباد

معنی کلمه سنباد در لغت نامه دهخدا

سنباد. [ سَم ْ ] ( اِ ) قوت فکریه و این قوتی باشد عاقله که حصول فکر او است. ( برهان ). ظاهراً برساخته فرقه آذرکیوان است. فکر. خیال. تفکر. قوه متفکره. ( ناظم الاطباء ) ( از حاشیه برهان قاطع چ معین ).
سنباد. [ سِم ْ ] ( اِخ ) سندباد مجوس مقتول 137 هَ. ق. وی پس از قتل ابومسلم به امر منصور خلیفه که یکی از طرفداران او بود علم طغیان برافراشت. اگرچه وی ظاهراً آیین جدیدی نیاورد و معروف و مجوس بود. و نحوه اعتقاد او هم به ابومسلم معلوم نیست ، مع ذلک عده ای بسیار از پیروان ادیان و مذاهب مختلف تحت لوای او جمع شدند. سنباد قصد خود را برای پیشروی بسوی حجازو انهدام کعبه اعلام نمود؛ و از نیشابور حرکت کرد. قومس و قم و ری را متصرف شد و گروه بسیار از مزدکیان و مجوسان طبرستان گرد او جمع شدند. عده اتباع او رادر حدود 100000 تن نوشته اند. شورش او فقط 70 روز طول کشید و در این مدت فتوحات بسیار کرد و عاقبت یکی از سرداران منصور خلیفه بنام جوهربن مراد او را در نزدیکی همدان شکست داد و 60000 تن از اتباع او را بقتل رسانید. ( فرهنگ فارسی معین ). رجوع به سندباد شود.

معنی کلمه سنباد در فرهنگ فارسی

مجوس ( مقت. ۱۳۷ ه.ق ./ ۵۶ - ۷۵۵ م . ) وی پس از قتل ابو مسلم بامر منصور خلیفه که یکی از طرفداران او بود علم ظغیان بر افراشت.اگر چه وی ظاهرا آیین جدیدی نیاورد و معروف به مجوس بود و نحوه اعتقاد او هم بابومسلم نیستمع ذلک عده بسیار از پیروان ادیان و مذاهب مختلف تحت لوای او جمع شدند سنباد قصد خود را برای پیشروی بسوی حجاز و انهدام کعبه اعلام نمود . و از نیشابور حرکت کردقومش و قم وری را متصرف شد وگروه بسیار از مزدکیان و مجوسان طبرستان گرد او جمع شدند. عده اتباع او را در حدود ۱٠٠٠٠٠ تن نوشته اند . شورش او فقط ۷٠ روز طول کشید ودر ین مدت فتوحات بسیار کرد و عاقبت یکی از سرداران منصور خلیفه بنام جوهر بن مراد او را در نزدیکی همدان شکست داد و ۶٠٠٠٠ تن از اتباع او را بقتل رسانید .
سند باد مجوس مقتول ۱۳۷ ه.ق . وی پس از قتل ابو مسلم بامر منصور خلیفه که یکی از طرفداران او بود علم طغیان بر افراشت .

معنی کلمه سنباد در فرهنگ اسم ها

اسم: سنباد (پسر) (فارسی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: sanbād) (فارسی: سَنباد) (انگلیسی: sanbad)
معنی: سندباد، نام سرِدار مجوسِ ابو مسلم خراسانی، ( = سندباد )، [اگر سنباد ( = سِنباد ) تلفظ شود نام سرِدار مجوسِ ابو مسلم خراسانی، ملقب به اسپهبد فیروز است]، سندباد ]اگر سُنباد ( = سِنباد ) تلفظ شود نام سرِدار مجوسِ ابو مسلم خراسانی، ملقب به اسپهبد فیروز است[، از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از بزرگان ایرانی در زمان خسروپرویز پادشاه ساسانی و از سرداران سپاه بهرام چوبینه

معنی کلمه سنباد در دانشنامه آزاد فارسی

سُنْباد ( ـ۱۳۷ق)
(ملقب به: اِسْپَهْبُد فیروز) از توانگران نیشابور و از سرداران سپاه ابومسلم خراسانی. سُنباد که از جانب ابومسلم مسئول خزاین و اموال و حرم او شده بود، پس از کشته شدن ابومسلم، علیه منصور، خلیفۀ عباسی، قیام کرد و گروه بسیاری از مردم خراسان، ری و جبال با او همراه شدند. گسترش قیام او منصور را به وحشت انداخت و برای مقابله با وی سپاهیانی به سرداری جمهور بن مرار گسیل داشت. در نبردهایی که در همدان و ری واقع شد، سُنباد شکست خورد و به طبرستان گریخت و در میانۀ راه به قتل رسید و سرش را نزد خلیفه فرستادند. عقایدی بدو منتسب کرده اند که از آن جمله است سعی در انهدام کعبه و پرستش آفتاب. پس از او پیروانش به «سُنْبادیه» معروف شدند. آن ها را به اباحه گری و خُرّمی گری نیز متهم کرده اند و گفته اند که آن ها عقیده داشته اند که ابومسلم، موعود نجات بخش است و همراه مهدی (عج) و مزدک خروج می کند و جهان را نجات خواهد داد.

جملاتی از کاربرد کلمه سنباد

بویْآباد از محله‌های نیشابور (شهر کهن) بوده‌است. نام این محله جزو چهل و هفت محله معروف نیشابور قدیم در کتاب تاریخ نیشابور (الحاکم) آمده‌است. فضای این محله به سبب درختان و گل‌های بسیاری که داشته به بوی‌های خوش معطر می‌گشته بدین سبب به بوی آباد مشهور بود. این محله محل زندگی سنباد نیز بوده و پس از واقعه‌ای به گندآباد شناخته شد. همچنین ابومسلم خراسانی در ابتدای ورود به نیشابور در کاروان‌سرای این محله فرود آمده‌است.
152- خواندمير مى نويسد: سنباد مجوسى ، نيشابورى الاصل بود و با وجود عبارت دينى با ابومسلم محبت مى ورزيد و ابومسلم نيز ملتفت بحالش مى گرديد و چون خبر قتل ابومسلم و ولايت وى رسيد. سنباد با جمعى از يارانش با ابوعبيدالله كه در آن اوان از قبل ابوجعفر حاكم رى بود نبرد كرد و بر او غالب آمد، قريب صد هزار كس برو جمع گشتند. ابو جعفر بعد از شنيدن اين خبر جمهور بن مراد عجلى را بجنگ سنباد فرستاد در اين نبرد سنباد شكست خورد، نتايج حبيب السير، ج 2، ص 210
تشک الیاف سپس پیش پرس شده و در پرس گرم فشرده می‌شود. پرس گرم چسب را فعال می‌کند و الیاف را به هم می‌چسباند. سپس تخته برای متعادل سازی دمایی و رطوبت در خنک کن ستاره ای قرار گرفته و در نهایت به اندازه مورد نیاز برش خورده و سنباد زنی و در صورت نیاز روکش یا لمینت می‌شود.
جهاندیده سنباد برپای جست میان بسته وتیغ هندی بدست
در همين مكان بود كه سفاح به مرگ نا به هنگام درگذشت و منصور نيز در همين محل گرفتار طغيان راونديه (151) و بعد سنباد (152) شد، از آن پس ، يعنى در زمان منصور، بغداد به شهر هزار و يكشب معروف و به عنوان مركز خلافت برگزيده شد. (153)