سمب

معنی کلمه سمب در لغت نامه دهخدا

سمب. [ س ُ ] ( اِ )سم و حافر. ( ناظم الاطباء ). رجوع به سم و سنب شود.

معنی کلمه سمب در فرهنگ فارسی

سم و حافر

جملاتی از کاربرد کلمه سمب

سواره نظام‌های ارمنستان نه تنها برای دفاع از سرزمین‌های خود بلکه توسط امپراتوری‌های دیگر مانند: پارت. ایران. رم؛ و پنتوس مورد استفاده قرار می‌گرفت. ساسانیان از سواره نظام ارمنیان بهره می‌بردند. سمبات باگراتونی فرماندهی سواره نظام ارمنیان در ارتش ساسانی را بر عهده داشت. خسرو پرویز به پاس خدماتی که این فرمانده نظامی ارمنی برای ارتش ساسانی انجام داده بود او را به درجه سپه سالاری نایل کرد.

«چندین لشکر عرب درهم شکسته شدند و یک گروه از این لشکریان توسط کوه نشینان دلاور ساسون به کلی نابود شدند لیکن لشکر عظیمی به سرکردگی «یوسف بن محمد»، برای مقابله با «سمبات باگراتونی» که رهبر قیام کنندگان بود، به ارمنستان اعزام شدند و سمبات باگراتونی را دستگیر کرده به بغداد فرستاد.»

ساسانیان از سواره نظام ارمنیان بهره می‌بردند. سمبات باگراتونی فرماندهی سواره نظام ارمنیان در ارتش ساسانی را بر عهده داشت. خسرو پرویز به پاس خدماتی که این فرمانده نظامی ارمنی برای ارتش ساسانی انجام داده بود او را به درجه سپه سالاری نایل کرد.

خسرو پرویز مرزبان خویش سمبات بگراتونی از اهالی ارمنستان را فرا خواند و وی را مأمور کرد تا آتش فتنه و آشوب را در مرزهای شرقی ایران فرونشاند. زمانی که سپه سالار ایران سمبات بگراتونی به هیتالیان حمله برد، تنها دو هزار نیرو در اختیار داشت اما با یک حملهٔ ناگهانی توانست شورش پادگان ابرشهر را که در خراسان و نزدیک نیشابور قرار داشت، درهم بشکند.

از طرفی دیگر عبدالحسین زرینکوب حکایت دیگری دربارهٔ این جنگ دارد او در کتاب تاریخ مردم ایران آورده است، پس از پیروزی‌های پی‌درپی و فتح مصر در سال ۶۱۷ میلادی حتی ولایات شرقی فلات ایران نیز که غالباً در هنگام درگیری با روم، دشواری‌هایی برای دولت‌ها پیش می‌آوردند، اشکال عمده‌ای نتوانستند ایجاد کنند. سمبات باگراتونی سردار ارمنی ایران در این ایام یک سرکردهٔ هفتالی را که ظاهراً به تحریک خاقان ترک درین نواحی تاخت‌وتاز کرده بود به شدت مقهور نمود و حتی قسمتی از شمال غربی هند درین ایام مثل اوایل عهد ساسانی ناچار شد باز انقیاد ایران را گردن نهد.
نام فرمانده اردوی ترکان، جمبو آمده است.[اط] این نیرو به زودی خراسان و از جمله قلعهٔ توس را که ۳۰۰ مدافع به سرکردگی یک شاهزاده پارسی به نام داتویئان [اظ] که از سوی دربار منصوب شده بود از آن محافظت می‌کردند، مورد تاخت و تاز قرار دادند. سمبات غافلگیر شد، اما توانست با سه تن از همرزمانش بگریزد، و شاهزادهٔ پارسی مأمور دفاع از خروخت شد.
پس از آشوت، سمبات دوم، جانشین او، کار ساخت و ساز شهر را ادامه داد اما او پیش از ساخت اقامتگاه‌های عظیم سلطنتی اقدام به ایجاد دیوارهایی در اطراف شهر به طول ۲/۵ کیلومتر کرد تا شهر را در برابر حملات احتمالی حفاظت کند.
وچریخ سمب به دیترویت پیسوت. آیورسون از شماره ۳ به شماره یک تغییر پیراهن داد. شماره ۳ پیستونز را رادندی اسکاتیبه تن داشت. آیورسون برای پنج بازی اولش مجموعاً ۲۴ امتیاز کسب کرد.
هولدا گاربورگ (۱۸۶۲–۱۹۳۴) و کلارا سمب (۱۸۸۴–۱۹۷۰) اولین پیشگامان وارد کردن بوناد به فرهنگ اصلی کشورهای اروپای شمالی بودند.

به محض اینکه ترکان بازگشتند، سمبات سپه سالار ایران به سرعت سپاهیان و سربازان ایرانی مناطق شرقی را سازماندهی کرد و بار دیگر به کوشان هجوم برد. او با اینکه تا بلخ پیش‌روی کرد، اما نتوانست مواضعش را در طخارستان محکم کند. ناگزیر به مرغاب بازگشت و به مرزبانی مرزهای شرقی ساسانیان پرداخت. جنگ مزبور نهایتاً پس از یک یا دو سال به پایان رسید. با اینکه سردار ایرانی در این نبردها پیروز شد و غنایم فراوانی به دست آورد، اما ظاهراً این نواحی دیگر پس از آن از حکومت ساسانیان اطاعت نمی‌کردند.