سلوه

معنی کلمه سلوه در لغت نامه دهخدا

سلوه. [ س َ وَ / س ُ وَ ]( ع اِمص ) خرسندی و بی غمی. اسم است تسلی را. ( منتهی الارب ). خرسندی. شادی. بی غمی. اسم است مر تسلی را. ( ناظم الاطباء ). || فراخی زندگانی. سُنوَة. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). رجوع به این کلمه شود.

معنی کلمه سلوه در فرهنگ فارسی

خرسندی و بی غمی اسم است تسلی را خرسندی شادی بی غمی

جملاتی از کاربرد کلمه سلوه

زمانی مصر اقلیمی خنک‌تر و مرطوب‌تر از امروز داشت. نقاشی‌های مقبره‌های باستانی زرافه، اسب آبی، تمساح و شترمرغ و سنگ‌نگاره‌ها در سلوه بحری در نیل بالایی، بین اقصر و اسوان فیل بیشه آفریقایی، کرگدن سفید، زرافه‌گردن و شترمرغ‌های بیشتری را نشان می‌دهند؛ زیاگانی شبیه به آنچه امروزه در شرق آفریقا هست.
اذا دخلتم فى الصلاة فاصرفوا لها خواطركم و افكاركم و ادعوا الله دعاء طاهرامتفرغا و سلوه مصالحكم و منافعكم بخضوع و خشوع و طاعة و استكانة ، و اذا ركعتم وسجدتم فابعدوا عن نفوسكم افكار الدنيا و هواجس ‍ السوء وافعال الشر، و اعتقاد المكر، و ما كل السحت ، و العدوان ، و الاحقاد، و اطرحوا بينكم ذلك كله؛