معنی کلمه سلوف در لغت نامه دهخدا سلوف.[ س َ ] ( ع ص ) ستور پیش به آب رونده. ج ، سُلف. ( از آنندراج ) ( منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ). اشتر پیش آهنگ. ( مهذب الاسماء ). || پیکان دراز. || اسب شتاب. ( از منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ).سلوف. [ س ُ ]( ع مص ) پیش رفتن. ( منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ).
جملاتی از کاربرد کلمه سلوف كلمه (انتهاء) به معناى ترك و صرفنظر كردن از عملى است به خاطر نهى از آن ، وكلمه سلوف به معناى تقدم است ، و سنت طريقه و روش را گويند.