معنی کلمه سلغرشاه در لغت نامه دهخدا
بدور دولت سلجوقشاه سلغرشاه
خدایگان معظم اتابک اعظم.سعدی.خلف دیده سلغر ملک دولت و دین
فلک آیت رحمت ملک ملک گشای.سعدی.
سلغرشاه. [ س َ غ ُ ] ( اِخ ) ابن اتابک نصرةالدین احمد از سلسله اتابکان لر بزرگ. وی به اتابکی نرسید ولی پسرش اتابک پشنگ ( 757 - 792 هَ.ق. ) در لرستان حکومت کرد. ( فرهنگ فارسی معین ).
سلغرشاه. [ س َ غ ُ ] ( اِخ ) مظفرالدین ترکمان ، خواهرزاده شاه شیخ ابواسحاق اینجو. ذکر وی در حوادث سال 725 هَ.ق. در شیرازنامه و در حوادث سال 750 هَ.ق. در تاریخ آل مظفر آمده. ( فرهنگ فارسی معین ).