سلطنت کردن

معنی کلمه سلطنت کردن در لغت نامه دهخدا

سلطنت کردن. [ س َطَ ن َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) پادشاهی کردن :
هر سلطنت که خواهی میکن که دلپذیری
در دست خوبرویان دولت بود اسیری.سعدی.

معنی کلمه سلطنت کردن در فرهنگ فارسی

پادشاهی کردن

جملاتی از کاربرد کلمه سلطنت کردن

چو بی توقیع درویشان نشاید سلطنت کردن بدار الملک درویشی بر آور نام سلطانی