سلطان سنجر
معنی کلمه سلطان سنجر در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه سلطان سنجر
نسبش به سلطان سنجر سلجوقی میرسد. از فضلاء و حکماء و عرفا بوده. خود میگوید:
از قضا روزی به طرف مرغزار رفت سلطان سنجر از بهر شکار
در تاریخ، نخستین اشاره به کردستان در زمان سلطان سنجر سلجوقی و به نواحی سنندج و کرمانشاه بودهاست.
پس از مرگ ملکشاه، معزی به سلطان سنجر درآمد. روایت شده است که روزی در شکارگاه تیر سلطان به سینه او خورد و او هر چند از زخم این تیر زنده ماند، امّا مدتها تیر در سینهاش جای داشت و از آسیب آن رنج میبرد. معزی در سال ۵۲۱ هجری قمری وفات یافت.
بعد از آنکه سلطان محمد درگذشت، حکومت بر ایران تقریباً به دو قسمت تقسیم شد: سلجوقیان شرق به دست سلطان سنجر برادر سلطان محمد و سلجوقیان غرب به دست محمود. سلطان سنجر در دوران سلطنت خود کشمکشهای فراوانی را پشت سر گذاشت؛ اما قسمتی از کشور یعنی خراسان به پایتختی مرو را کاملاً در اختیار خود داشت. عاقبت سنجر در سن ۷۲ سالگی و بعد از تقریباً ۶۲ سال سلطنت در سال ۵۵۲ هجری زندگی را بدرود گفت. سنجر برای خود جانشینی نداشت و خواهر زادهاش رکنالدین محمود به جای او بر تخت نشست. اما تنها ۵ سال بعد به دست یکی از سرداران سلجوقی نابینا شد و اواخر حیات خود را در زندان به سر برد. بدینسان، حکومت سلجوقیان شرق ایران با مرگ سلطان سنجر از میان رفت.
تویی سلطان بترویان که در حسن ندارد چون تو سلطان سنجر امروز
دولت سلطان محمد گر ز تو ترتیب یافت ملک سلطان سنجر اکنون از تو یابد جاه و آب
بعد از آنکه سلطان محمد درگذشت، حکومت بر ایران تقریباً به دو قسمت تقسیم شد: سلجوقیان شرق به دست سلطان سنجر برادر سلطان محمد و سلجوقیان غرب به دست محمود. سلطان سنجر در دوران سلطنت خود کشمکشهای فراوانی را پشت سر گذاشت؛ اما قسمتی از کشور یعنی خراسان به پایتختی مرو را کاملاً در اختیار خود داشت. عاقبت سنجر در سن ۷۲ سالگی و بعد از تقریباً ۶۲ سال سلطنت در سال ۵۵۲ هجری زندگی را بدرود گفت. سنجر برای خود جانشینی نداشت و خواهر زادهاش رکنالدین محمود به جای او بر تخت نشست. اما تنها ۵ سال بعد به دست یکی از سرداران سلجوقی نابینا شد و اواخر حیات خود را در زندان به سر برد. بدینسان، حکومت سلجوقیان شرق ایران با مرگ سلطان سنجر از میان رفت.
شاه اسلام معزّالدینْ سلطان سنجر آن که شاهان جهان را به کف اوست نیاز
بعد از شکست و اسیر شدن سلطان سنجر سلجوقی به دست غزههای حوالی بلخ، بیاباننشینهای ترکمن مانند مور و ملخ به خراسان ریختند و بلاد آباد آن که هر یک نمونه بارز عالم تمدن و از جهت عمارت و جمعیت، در آن زمان کم نظیر بود، پایمال سم اسبان این جماعت غارتگر شد. در این حادثه، سرخس خط مقدم این حوادث بود و از دستبرد غزان، مصون نماند و به وسیله این قوم غارت شد.
قطب الدين اشكورى در (محبوب القلوب ) از كتاب (عجايب البلدان )نقل كرده كه در سردابى كه غايب شد در آن مولاى ما صاحب الامر عليه السلام اسب زردرنگى بود كه زين و لجامش از طلا بود تا زمان سلطان سنجر بن ملكشاه و روز جمعه بهجهت نماز آمده بود. پس گفت : (اين اسب در اين جا براى چيست ؟)
هست سلطان سنجر اکنون ازکرم مهمان او گرچه عالم سر به سر مهمان سلطان سنجرست
در دوره حکومت سلطان سنجر سلجوقی، نیشابور مورد هجوم «غزان» قرار گرفت؛ «شهر را آتش زدند و بسیاری را کشتند».
ابراهیم بن یحیی أشهبی شهرتیافته به ادیب غِزّی (۱۰۴۹م - ۱۱۳۰م) شاعر و ادیب فلسطینی از اهالی غزه بود. در صور درس خواند و به دمشق رفت. سپس به نظامیهٔ بغداد رفت؛ آنجا دانش آموخت و به خراسان کوچید و ملکشاه و سلطان سنجر را مدح نمود. در سال ۵۲۴ق در راه مرو به بلخ درگذشت؛ و در بلخ دفن شد.
وز پس اسلام رو بنگر که بینی بیخلاف کز حلب تا کاشغر میدان سلطان سنجر است
خراسان تا سال ۵۵۲ هجری قمری در گسترهٔ سلجوقیان قرار داشت و پس از مرگ سلطان سنجر سلجوقی، این سرزمین به دست خوارزمشاهیان افتاد.
جز خداوندی که عالم بندهٔ تقدیر اوست کیست در عالم که او سلطان سلطان سنجر است
هفت کشور در خط فرمان سلطان سنجرست هفتگردون در کف پیمان سلطان سنجر است